responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 148

[خَيْرٌ][1] «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما»[2] «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ».[3]

و جهت توجه و قدوه تنبه ساخته، سيادت و نقابت پناهى، افادت و افاضت دستگاهى، امير نور السيادة و الدين عبد الوهاب را جهت تأسيس اساس يگانگى و تغيير مخالفت و بيگانگى، بدان صوب صواب مآب روانه گردانيده است و ترصد آن بود كه چون اصلاح حال كافّه انام و مصالح اهل اسلام را متضمن است، سيادت مآب‌[4] مشار اليه را به زودى روانه ساخته، اظهار خصايص اتحاد ذاتى على الرسم السابق و الوجه اللايق فرمايند؛ و اكنون مدتى از آن گذشته و اثرى بر آن مترتب نگشته؛ به خاطر خطور نمود كه چون در اين اثنا، بى‌وقوف و شعور جانبين، بعض امراى حدود طرفين تجاوز نموده، صورتى چند به فعل آورده كه موهم تبليغات محوّله سيادت پناهى مرضى الصفات است، همان‌كه سبب‌[5] تسويف و تعويق آن باشد، و لهذا امارت‌مآبى، رفعت نصابى، كمال الدين حسين بيگ عمدة الاعاظم بيرام آقا كه از عمده خواص ارباب اخلاص اين خاندان‌اند، فرستاده كه تفاصيل حالات به تقرير وافى مشار اليهما كه از حقايق آن كما هى آگاهى دارند و معتمد عليه‌اند، محوّل شد كه هنگام مجال مرفوع گردانند.

يقين كه مصالح عموم انام و انتظام مناظم امور جمهور اهل اسلام را نصب العين ساخته، فتح ابواب رخا و نشر اسباب و لا به انبعاث وسايط و رسايل و تجويز آمد شد قوافل و رواحل خواهند فرمود. و الحق [غرض از] ارسال رسل و ابلاغ مراسلات و بسط بساط مفاوضات و مكاتبات، غير ملاحظه فراغ حال عموم برايا و جمعيت بال قاطبه رعايا نبوده و نيست؛ چه وثوق به عنايت نامتناهى و اعتماد به كرم بى‌دريغ الهى، زياده از آن است كه صورت ديگر متصور خاطر تواند شد و الدعاء مخلد و مؤبّد و ختم بالصلاة على محمد و آل محمد.[6] به مقام تبريز. انتهى‌

[آغاز اختلاف ميان عثمانى و مماليك‌]

استطراد: چون صورت جواب‌نامه‌هاى سلطان مصر و خيّر بيگ در مأخذهاى نگارنده نبود، نتوانست ثبت اين تاريخچه نمايد. مع‌هذا همين نامه‌ها، چون مبدأ بروز نفاق و شقاق و عداوت و منشأ ظهور مناقشه و محاربت فى ما بين اين دو سلطنت؛ يعنى مصر و عثمانى است، لازم دانسته شد كه محض توسيع دايره اطلاعات مطالعه‌كنندگان كرام قدرى اطلاع داده شود.

نظر به نگارش محققين مورّخين، در نامه سلطان مصر، اگرچه در ظاهر از كشته شدن‌


[1] - نساء، 127. داخل قلاب از متن نوايى.

[2] - حجرات، 9

[3] - اعراف، 142

[4] - در متن نوايى: سيادت پناه.

[5] - در متن نوايى: و همان سبب.

[6] - منشآت فريدون بيك، ج 1، صص 413- 414؛ نوايى، شاه اسماعيل، صص 235- 238

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 148
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست