responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 145

غلام و پنج هزار آقجه روزانه- يعنى هشتاد و سه تومان- فرستاده، بهروزه خانم زن شاه اسماعيل را كه خانه جعفر چلبى تاج‌زاده قاضى عسكر مقتول بود، از اسلامبول به ادرنه بياورند و خواجه‌ها و كالسكه هم مال خودش باشد.

روز نوزدهم ديوان شد. صاروكوز افندى دست بوسيد و به يك بطانه سمور مخلّع گرديد.

روز بيستم حضرت خداوندگار سوار به عزم شكار گشته، در عرض راه نعش مقتولى را ديده، متغير شدند. سخت قدغن فرمودند كه قاتل را به زودى به دست آورده به حضور بياورند و تدبيرى به كار برده راه تردد دزد و دغل و راهزن را مقطوع سازند. روز بيستم، بعد از تحقيقات معلوم شد كه وزير محمد بيگ، حاكم سابق هرسك، تعدى به اهالى نموده. حكم شد كه او را به دم قاطر بسته، به سزا برسانند. روز بيست و ششم، به ترتيب ديوان شد. از جانب دياربكر چاوش احمد كوچك آمده، بشارت رسميه فتح آمد و ساير قلاع دياربكر را آورد. لهذا از براى على شاهسواراوغلى، صدهزار آقجه- يعنى هزار و ششصد و شش تومان نقد- و يك شيب‌[1] و يك فرنگى‌[2] و چهار تنگ شربت و چهار سينى از نقره و هشت ثوب نيم‌تنه مليله‌دوز و ده ثوب خفتان ماهوت ارسال داشتند. روز بيست و هفتم، باز على الترتيب ديوان شد. قاتل مقتول راه افتاده را كه به دست آورده بودند. حكم قصاص جارى شد و صاروكوز افندى دست بوسيده به مأموريت تفتيش به جانب سمندره رفت.

اميرالامرايى دياربكر در مقابل پانزده بار و صدهزار آقجه- يعنى دويست و چهل و نه هزار تومان- نقد و سيصد انواع اقمشه به محمد بيگ بيگلربيگى داده شد. حكومت آمد كه امروز معروف به حميد است، محل ماند و از ولايت ديار بيست و سه حكومت به مشار اليه دادند و محمد بيگ بيگلربيگى، پانزده شيب و پانزده فرنگى و پانزده خلعت از پارچه‌هاى حرير فرستادند كه به اسم سلطان در دياربكر خلعت دهد و اسپائر سنجاق گرديده، حكومتش به بايراقلواوغلى كه سرتيپ لشكر طربزون بود، مفوّض گرديد و بابيورد و طربزون و ارزنجان، در مقابل ششصد و پنجاه هزار آقجه- يعنى ده هزار و هفتصد و نود تومان- به ميرزا بيگ قزل احمداوغلى حاكم بولى سپرده شد. روز بيست و نهم خبر رسيد كه در بروسه يانقين شده، خسارت كلى به اهالى رسيده است.

وقايع شهر شوال المكرم سنه 921

حضرت خداوندگار در سلام عيد، رسم معايده را به موقع اجرا گذارده، نماز عيد را در مسجد جامع پدرش ادا نمود و بالعزّ و الاقبال، عودت به عمارت دولتى فرمودند و در همين روز


[1] - شيب نوعى از پارچه است كه تارش از مفتول طلا و پودش از نقره مى‌سازند)

[2] - قبايى از ماهوت سرخ و كلابتون‌دوز

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 145
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست