نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 44
سوءاستفاده كند، از عدالت و در نتيجه از
ولايت و رهبرى ساقط مىشود. امام خمينى دراينباره مىگويد: «اگر فقيهى يك مورد
ديكتاتورى بكند، از ولايت مىافتد ... اسلام هر فقيهى را ولىّ نمىكند؛ آن كه علم
دارد، مشىاش مشى اسلام است؛ سياستش سياست اسلام است؛ آدمى كه تمام عمرش را در
اسلام گذرانده و آدم معوجى نيست».[1] امام قدّس
سرّه در سخنرانى ديگر مىفرمايد: «اگر ولايت فقيه نباشد ديكتاتورى مىشود ...
ولايت فقيه ضدديكتاتورى است».[2] ايشان در
جايى ديگر نيز مىگويد: «اين حرفها كه مىزنند كه اگر چنانچه ولايت فقيه درست شود
ديكتاتورى مىشود، از باب اين است كه اينها ولايت فقيه را نمىفهمند».[3] امام قدّس سرّه همچنين مىفرمايد:
«آن اوصافى كه در ولى فقيه است، با آن اوصاف نمىشود پايش را ديگر ندارد ... فقيهى
كه اين اوصاف را دارد، عادل است؛ ... عدالتى كه يكى كلمه دروغ او را از عدالت
مىاندازد؛ يك نگاه به نامحرم او را از عدالت مىاندازد».[4]
امام خمينى قدّس سرّه در جايى ديگر مىفرمايد: «مىگويند اگر چنانچه ولايت فقيه
شد، ديگر همه قدرتها دست فقيه مىآيد؛ پس بنابراين بايد عزا بگيرند. اينها اگر
قدرتها دست رئيس جمهور كذايى بيايد، هيچ حرفى نمىزنند؛ اگر همه قدرتها دست يك
نخستوزير منحرفى بيايد، حرف ندارند».[5] آيت اللّه
خامنهاى در ديدار چهارمين اجلاس سالانه اعضاى مجلس خبرگان (دهم شهريور 1379)
فرمود:
«عدهاى حكومت فاسدترين افراد را قبول دارند، اما ولايت فقيه عادل را
نمىپذيرند».
باتوجه به ضرورت وجود شرط عدالت در رهبرى جامعه اسلامى، اينكه ولايت
فقيه عادل جامع شرايط همان سلطنت مطلقه دانسته شود، پندارى دور از انصاف است.
مدير و مدبر (كفايت)
از جمله صفات لازم براى رهبرى، مديريت و مدبر بودن است. در اصل 109
قانون اساسى (بند 3) آمده است: رهبر بايد داراى بينش صحيح سياسى و اجتماعى، تدبير،
شجاعت، مديريت و قدرت كافى
[1] . امام خمينى، صحيفه نور، ج 6، ص 533- 30/ 6/ 58.