نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 31
فصل دوم: فقه و فقيه در لغت و اصطلاح
فقه و فقيه از نظر واژگانى
دومين واژهاى كه بايسته است از مادى تصورى ولايت مطلقه فقيه مورد
دقت و بررسى قرار گيرد، كلمه «فقيه» است كه از ريشه «فقه» مىباشد. كلمه «الفقه»
كه از شكافتن و پيروزى اشتقاق يافته،[1] در لغت به
معناى فهم و علم و ادراك است، ازاينرو مرد فقيه، يعنى عالم.[2]
فيومى در مصباح المنير مىگويد: «الفقه، فهم الشئ».[3]
در قرآن نيز آمده است: «طبع على قلوبهم فهم لا يفقهون».[4] در اين آيه، فقه به همان معناى واژگانى آن به كار رفته است.
به لحاظ معنايى، «فقه» اخص از علم و معرفت است. ادراك اشياى خفيه را
فقه گويند. راغب در مفردات گويد: «الفقه هو التوصل الى علم
غائب بعلم شاهد فهو أخصّ من العلم قال: فما لهولاء القوم لا يكادون يفقهون حديثا».[5]
فقه آن است كه انسان با استفاده از آگاهى و معرفت موجود خود، به آگاهى و ادراكى نو
دست يابد.
[1] .« و اشتقاقه( الفقه) من الشق و الفتح».( ابن اثير،
النهايه، ج 3، ص 465).
[2] . ابن فارس، معجم مقاييس اللغه، ج 4، ص 442، و ابن منظور،
لسان العرب، ج 13 ص 523- 522،« الفقه: العلم بالشىء و الفهم له و غلب على علم
الدين لسيادته و شرفه على ساير انواع العلم و رجل فقيه: عالم و كل عالم بشىء فهو
فقيه ...»