نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 254
مردم تأمين گردد. آيا با اين بيان، حتى در
عصر حضور نيز مىتوان ولايت امام معصوم را با قاعده لطف اثبات كرد؟ چه آنكه ممكن
است كسى بگويد در آن زمان نيز خليفه كاردان مى توانست وظيفه اقامه دين و تأمين
دنياى مردم را انجام دهد، اگرچه در سطحى پايينتر؛ درحالىكه؛ در قاعده لطف مهم
اين است كه لطف واقعى حاصل شود، نه غرض جزئى. به علاوه مسئله امامت و رهبرى جامعه
اسلامى لطفى است در تكليف عقلى؛[1] يعنى
هرچند عقل وجود رهبرى و حكومت را براى جوامع ضرورى مىداند، خداوند نيز با نص يا
وصف افرادى را تعيين مىكند تا بندگان بهتر به خداوند نزديك و از مفاسد دور شوند.
4. دليل عقلى، تخصيصبردار نيست و در صورت درستى، تمام ملازمات عقلى
خود را اثبات مىكند. بنابراين اگر ضرورت وجود رهبرى را در عصر غيبت از باب قاعده
لطف ثابت كرديم، ضرورت رهبرى فردى ثابت مىشود كه شبيهترين فرد به امام معصوم
است؛ آن هم با تمامى اختياراتى كه معصوم عليه السّلام در اداره جامعه اسلامى دارد
و اين لازمه لطف كامل، شايسته مقام الهى و برازنده شخصيت خدايى است و آن شخص كسى
نيست جز ولى فقيه جامع شرايط.
دليل دوم: حكمت الهى
از آنجا كه در بخش چهارم قسمت ادله عقلى ولايت فقيه، مسئله حكمت الهى
و ولايت فقيه مورد بررسى قرار گرفت، از پرداختن بدان مىپرهيزيم.
[1] . شيخ طوسى در اين خصوص مىگويد:« الذى يدل على
ذلك( وجوب الامامه): ما ثبت من كونها لطفا فى التكليف العقلى لايتم من دونها فجرت
مجرى سائر الالطاف فى المعارف و غيرها و أنه لا يحسن التكليف من دونها»( شيخ طوسى،
تلخيص الشافى، ج 1، ص 69.)
نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 254