نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 167
3. شخص حكيم اگر خود نتواند مستقيما به
اداره امور اجتماعى خلق بپردازد، آن را رها نمىكند؛ زيرا اين برخلاف حكمت است.
4. از آنجا كه خداوند كاملترين صفات را واجد است (وللّه الاسماء الحسنى)، ازاينرو شخصى كه
رهبرى و جانشينى اعمال ولايت را از سوى خداوند بر عهده مىگيرد، بايد در علم و عمل
مظهر اسما و صفات الهى باشد؛ درست به مثابه پيامبر و ائمه عليهم السّلام كه
اينچنين بودهاند.
5. در عصر غيبت نزديكترين فرد از حيث صفات به پيامبر و امامان عليهم
السّلام، فقيه عادل، عالم و جامع الشرايط است.
6. بنابراين تدبير امور خلق در عصر غيبت به فقيه جامع شرايط واگذار
شده است.
دليل سوم: ضرورت نظم اجتماعى
[1] مقدمه اول: حيات اجتماعى انسان و نيز كمال فردى و معنوى او از يك سو
نيازمند قانونى در ابعاد فردى و اجتماعى است كه مصون نقص و خطا باشد (قانون الهى).
مقدمه دوم: از سوى ديگر، جامعه دينى براى اجراى كامل قانون، نيازمند
حاكمى عالم به احكام دين و سياست، عادل و باكفايت است.
مقدمه سوم: حيات انسان در بعد فردى و اجتماعىاش به گونهاى مطلوب،
بدون اين دو يا يكى از آنها محقق نمىشود و از اين سو نبودشان نيز در بعد اجتماعى
سبب هرجومرج و تباهى جامعه مىشود كه هيچ عاقلى بدان راضى نمىشود.
اين برهان كه دليلى عقلى است، محدود به مكان يا زمان نمىباشد؛ بدين
معنا كه از يك سو زمان انبياء عليهم السّلام را شامل مىشود كه نتيجه آن ضرورت
نبوت است (از جانب خداوند)، و از سوى دوم شامل زمان پس از نبوت است كه ثمره آن
ضرورت امامت مىباشد، و از سوى سوم نيز ناظر بر عصر غيبت امام معصوم عليه السّلام
كه حاصلش ضرورت ولايت فقيه مىباشد كه اشبه افراد به امام معصوم است.
[1] . بنگريد به جوادى آملى، عبد اللّه، ولايت فقيه،(
ولايت فقاهت و عدالت)، ص 151.
نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 167