نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 163
هرگاه براى آنان رئيسى با اختيارات وسيع و
با قدرت و عادل باشد كه منع بكند متجاوزين را، و ذليل كند خلافكاران را، و داد
مظلوم را از ظالم بگيرد، امور منظم مىشود و مردم با وجود او به صلاح نزديك و از
فساد دور مىشوند ...».[1] بر پايه
اين دليل، شيخ امامت را لطف مىداند.[2] مقدمه
دوم: براى تحقق اين هدف، لطف الهى اقتضا دارد كه در رأس جوامع بشرى در طول تاريخ،
انبياء عليهم السّلام و معصومين عليهم السّلام- كه شايستهترين افراد براى مقام
زعامتاند- قرار گيرند تا جامعه بشرى افزون بر داشتن قوانين الهى، با داشتن رهبرى
صالح، عالم و عادل به سعادت رسند. ابن سينا مىگويد: «احتياج به بعثت پيامبران در
بقاى نوع انسان و تحصيل كمالات وجودى او از روييدن موهاى مژگان و ابرو ... و امثال
اين منافع- كه براى ادامه حيات ضرورى نيست- مسلما بيشتر است ... بنابراين ممكن
نيست عنايت ازلى، آن منافع را ايجاب كرده باشد و اين را ايجاب نكند».[3] مقدمه سوم: در جامعهاى دينى كه
براساس مكتب اسلام شكل گرفته، در عصر غيبت اقتضاى لطف الهى آن است كه شبيهترين
فرد به معصومين را براى سرپرستى جامعه اسلامى تعيين كند؛ فردى كه عالم به احكام
دين، آگاه از مسائل اجتماعى و سياسى زمان، عادل و همچنين باكفايت است و اين براساس
اصل عقلايى تنزل تدريجى است. ازاينرو، از حكمت حكيم به دور است كه مردم را به حال
خود رها كند و كسانى را براى اين امر مهم جوامع اسلامى تعيين ننمايد.[4] مقدمه چهارم: شبيهترين فرد به
معصومين در عصر غيبت براى رهبرى جامعه السلام، فقيه
[1] .« فان قيل: دلوا على كونها لطفا، ليتم لكم ما
ادعيتموه. قيل له: الذى يدل على، أنها( امامت) لطف: ما علمناه بجريان العاده:
من أنّ النّاس متى كان لهم رئيس
منبسط اليد، قاهر عادل، يردع المعاندين ... و كان الناس مع وجوده الى الصواب أقرب
و من الفساد أبعد ...»( شيخ طوسى، تلخيص الشافى، ج 1، ص 70.)
[3] .« و الحاجه الى هذا« بعث الرسل» في ان يبقى نوع
الناس و يتحصل وجوده أشدّ من الحاجة الى ابنات الشعر على الأشفار و على الحاجبين
... فلا يجوز أن يكون العناية الازليه تقتضى تلك المنافع و لا تقتضى هذه».( ابن
سينا، شفا، ص 647.)
[4] . پارهاى از بزرگان در اين خصوص در قالب
استفهامانكارى گفتهاند:« .. آيا ذات اقدس اله كه عالم به همه ذرات عالم است\i( لا
يعزب عنه مثقال ذره)\E كه مىداند اولياى معصومش زمان محدودى حضور و ظهور
دارند و خاتم اوليايش مدت مديدى غيبت مىكند، آيا براى زمان غيبت دستورى داده است،
يا اينكه امت را به حال خود رها كرده است؟ و اگر دستورى داده است، آيا آن دستور،
نصب فقيه جامع شرايط رهبرى و لزوم مراجعه مردم به چنين رهبرى منصوبى است، يا نه؟ و
اگر دستورى راجع به فقيه مزبور داده است، آيا ولايت فقيه ثابت خواهد شد؟»( جوادى
آملى، عبد اللّه، ولايت فقيه( ولايت فقاهت و عدالت)، ص 142.
نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 163