نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 26
آقا روحالله هفده ساله بود و خمين، زادگاه و محل خاطرههاى
دوران كودكى و نوجوانى، ديگر توان سيراب كردن روح تشنه او را نداشت. به همين دليل
براى بيشتر آموختن و بهتر ساخته شدن، به اراك هجرت كرد؛ شهرى كه در آن زمان به
بركت وجود بزرگانى چون شيخ عبدالكريم حائرى يزدى، آوازهاى يافته بود و حوزه
علميهاش رونقى.
دوران تحصيل در اراك و قم
آقا روحالله در حوزه علميه اراك، دروس مقدماتى و سطح خود را پى گرفت
وهمزمان با آموختن علوم حوزوى، به خودسازى و تهذيب نفس نيز توجه ويژهاى داشت.
نخستين بارى كه بر منبر رفت، هجدهم دىماه 1299 و به مناسبت رحلت
آيتالله سيدمحمد طباطبايى، يكى از بزرگان مشروطه بود. مجلس باشكوهى بود و بايد در
برابر بزرگان اراك، لب به سخن مىگشود و حق مجلس را ادا مىكرد. آقا روحالله شب
سختى را پشت سر گذاشته بود؛ خود او موضوع را براى دوستانش چنين نقل كرده است:
وقتى پيشنهاد شد به منبر بروم، استقبال كردم. آن شب كم خوابيدم؛ نه
از ترس مواجه شدن با مردم، بلكه با خود فكر مىكردم فردا بايد روى منبرى بنشينم كه
متعلق به رسولالله است. از خدا خواستم مدد كند كه از اولين تا آخرين منبرى كه
خواهم رفت، هرگز سخنى نگويم كه جملهاى از آن را باور نداشته باشم.
اولين منبرم طولانى شد، اما كسى را خسته نكرد؛ به گمانم خوب بود؛ چون
عدهاى «احسنت» گفتند! وقتى به دل مراجعه كردم از احسنتگويىها خوشم آمده بود؛ به
همين خاطر چهار سال، هرگز به هيچ
نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 26