نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 220
در دوره طولانى غيبت نيست؛ پس بايد حكومتى اسلامى سامان يابد.
امامخمينى در ادامه، پرسش ديگرى را با همان صراحت و روشنى مطرح مىكنند:
اينك ما از عقل خداداده داورى مىخواهيم: ... خداى جهان پيغمبر اسلام
را فرستاد با هزاران احكام آسمانى و پايه حكومت خود را بر اصل توحيد و عدالت بنا
نهاد ... همين خدا، كه پايه عدل را در جهان با فداكارىهاى مسلمانان استوار نمود و
از ستمكارىها و بىعفتىها آنطور جلوگيرى كرده، [آيا ممكن است در زمان غيبت]
به مردم امر كند كه بايد همه اطاعت كنيد از آتاترك[1]
كه مىگويد: دين در مملكت رسميت ندارد! و همه مىدانند كه با دينداران چه كارها
كرد و با مردم چه ستمكارىها نمود! چه بىعفتىها در تركيه به جريان انداخت! ... يا
بگويد: بايد از پهلوى اطاعت كنيد[2] كه همه
ديديد چه كرد و براى ريشهكن نمودن دين اسلام، چه كوششها كرد كه اگر كسى بخواهد
مخالفتهاى صريح او را با قرآن خدا بشمارد، نيازمند به يك كتاب شايد گردد!
... مقام خداى عالم از چنين بيهودهكارى منزّه است![3]
نتيجهگيرى
پس از پذيرش لزوم تشكيل حكومت و اجراى فرامين الهى، يافتن كسى كه
[1]. مصطفى كمالپاشا( 1938- 1881 م)، ملقّب به«
آتاترك»، بنيانگذار تركيه جديد و اولين رئيسجمهور آن بود. آتاترك پس از شكست
امپراتورى عثمانى در جنگ جهانى اول، بر سلاطين عثمانى شوريد. در 1923 تركيه را
جمهورى خواند و يكسال بعد رسماً خلافت را برچيد. هدف اصلى آتاترك اروپايى كردن
تركيه و تفكيك دين از سياست بود و بدينمنظور، اقدامات متعددى انجام داد كه از
جمله مىتوان به منع حجاب و تغيير الفبا و تقويم هجرى اشاره كرد.( دائرهالمعارف
فارسى) رضاشاه در سياستهاى خود سخت تحتتأثير آتاترك بود.( براى آگاهى بيشتر
بنگريد به: نوئل باربر، فرمانروايان شاخ زرين از سليمان قانونى تا آتاترك؛ برنارد
لوئيس، ظهور تركيه نوين.)
[2]. بايد توجه داشت كه امامخمينى اين مطالب در
سال 1322 نگاشتهاند.