شاه بعدها عاشق ستاره‌هاى سينما و ملكه‌هاى زيبايى شد و با هزينه‌هاى سرسام‌آور، به مراد خود مى‌رسيد. از جمله اين موارد، ارتباط شاه با دختر نوزده‌ساله و ملكه زيبايى آمريكا بود كه هزينه آن، اهداى «يك‌سرى جواهر به ارزش حدود يك ميليون دلار» بود.[1] همچنين هزينه دوبار ملاقات شاه با يكى از ستاره‌هاى تئاتر، چيزى حدود يك ميليون دلار شد![2]

شاه پس از ازدواج با فرح، همچنان به روابط نامشروعش ادامه داد[3] و بى‌آنكه نگران موقعيت اجتماعى و حيثيت جهانى كشورش باشد، علاوه بر واسطه‌هايى كه در ايران داشت و مواردى را به او معرفى مى‌كردند، با مؤسسات فساد جنسى اروپا نيز ارتباط داشت. تنها يكى از اين مؤسسات «براى شاه و مقامات دربار، صدها دختر به تهران آورد ... همه اينها عادى مى‌نمود و بخشى از سبك زندگى پهلوى‌ها به‌شمار مى‌رفت.»[4]

آنچه گفته شد، تنها گوشه حقيقتاً ناچيزى از فساد و بى‌بندوبارى شخص اول‌مملكت است كه از زبان نزديكان و دوستان او نقل شده است. طبيعى است كه حتى اشاره به معشوقه‌هاى شاه، هزينه‌هاى سرسام‌آورى كه بر بيت‌المال تحميل‌مى‌شد، رسوايى‌هايى كه به‌بار آمد و ... از حوصله اين نوشته خارج است. همچنين از پرداختن به فساد ساير درباريان، سران كشور و خانواده و نزديكان شاه پرهيز مى‌كنيم.

خبر فساد اخلاقى و عياشى‌هاى شاه و درباريان، به‌گونه‌اى نبود كه مخفى‌

[1]. همان.

[2]. همان.

[3]. البته فرح نيز در اين زمينه‌ها مشكلات فراوانى داشت. براى نمونه بنگريد به: روح‌الله حسينيان، چهارده سال رقابت ايدئولوژيك شيعه در ايران، ص 61- 56.

[4]. ويليام شوكراس، آخرين سفر شاه: سرنوشت يك متحد آمريكا، ص 444، با اندكى تغيير.