بشود، مى‌خواهند فرهنگ مملكتشان را خودشان مستقلًا اداره بكنند، مى‌خواهند ارتش را ديگران اداره نكنند ... مى‌خواهند پايگاه‌هاى آمريكا از مملكتشان برداشته بشود؛ يك مملكت آزاد و مستقل باشد. فرياد ملت ايران اين است كه حكومت عدل اسلامى مى‌خواهند كه همه اين مفسده‌ها را از بين ببرد.[1]

هر ايدئولوژى سه رسالت مهم برعهده دارد:

1. نقد وضعيت موجود و بيان انحراف‌ها و مشكلات آن.

2. تعيين وضعيت مطلوب و نظام آرمانى.

3. تبيين شيوه‌هاى دستيابى به نظام آرمانى. طبيعى است كه صرف بيان نظام آرمانى، ايدئولوژى نمى‌آفريند، بلكه بايد راه‌هاى وصول به مقصد را نيز بيان كند.

نقد وضعيت موجود

حضرت امام چند انتقاد عمده بر حكومت پهلوى وارد مى‌دانند؛ اين انتقادها به شرح زير است:

1. فساد دستگاه حاكم‌

پيام‌ها و سخنرانى‌هاى امام در سال‌هاى پيش از پيروزى انقلاب اسلامى و حتى پس از آن، گواه اين حقيقت است كه يكى از مهم‌ترين انتقاداتى كه ايشان به حكومت پهلوى- پدر و پسر- داشته‌اند، فساد دستگاه حاكم بوده است.[2]

صرف‌نظر از آنچه مخالفان شاه در اين‌باره گفته‌اند، مراجعه به خاطرات و

[1]. سيدروح‌الله موسوى‌خمينى( امام)، صحيفه امام، ج 5، ص 16.

[2]. براى نمونه بنگريد به: همو، كشف الاسرار، ص 235، 242 و 243؛ مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام‌خمينى، جوانان از ديدگاه امام‌خمينى( تبيان، دفتر شانزدهم)، ص 66- 33؛ كبرى اسدى‌مقدم، ديدگاه‌هاى فرهنگى امام‌خمينى، ص 24- 3.