نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 25
نوشتهاند كه عبد الملك مروان بر شاعرانش خشم آورد كه شما ما را
گاهى شير خروشان و زمانى به كوه ناهموار و وقتى به درياى ناپايدار تشبيه مىكنيد،
اگر راست مىگوييد چون ايمن بن خريم كه هاشميان را مدح مىكند، ما را توصيف كنيد!
خالد معدان در تفسير حادثهى جانسوز كربلاء و مصيبتى كه بهدست
امويان بر دين و مردم رفت، سروده است:
قتلوك عطشانا و
لم يترقّبوا
في قتلك التّأويل
و التّنزيلا
و يكبّرون بأن
قتلت، و إنّما
قتلوا بك
التّكبير و التّهليلا
«اى فرزند پيامبر خدا (ص) تشنهلب تو را كشتند
و در كشتن تو به تفسير قرآن كريم در تأويل و تنزيل آن توجّه نكردند!
اينان [امويان] تكبير برآورده و شادمانى مىكنند كه تو را كشتهاند.
در حقيقت بايد گفت كه با شهادت تو هم تكبير و هم تهليل را هردو كشتند!»
منصور نمرى دربارهى كسانىكه صداى يارى امام را شنيدند و از يارى او
تن زدند، سروده است:
ما الشّكّ عندي
في كفر قاتله
لكنّني أشكّ في
الخاذل
«من در كفر قاتلان فرزند پيامبر خدا (ص) شكّى
ندارم، شكّ من در اين است كه آنها كه نداى يارى خواهى او را شنيدند و پاسخ
نگفتند، كافراند يا مسلمان؟»
ديك الجنّ حمصى گويد:
يا عين في كربلاء
مقابر
تركن قلبي مقابر
الكرب
«اى ديدگان من! در سرزمين كربلاء بزرگانى در
خاك خفتهاند كه دلم را براى هميشه گورستان اندوه كردهاند.»
در پايان، براى حسن ختام، شعر فارس حلب و شجاع روزگار، امير ابو فراس
حمدانى را در مدح ائمّهى طاهرين- سلام اللّه عليهم- مىآوريم:
لست أرجو النّجاة
من كلّ ما أخ
شاه إلّا بأحمد و
عليّ
و ببنت الرّسول
فاطمة الطّه
ر و سبطيه و
الإمام عليّ
و التّقيّ
النّقيّ، باقر علم ال
له فينا محمّد بن
عليّ
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 25