نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 206
عدنانىّ و قحطانىّ آن را تأييد كرده است.
«هر قبيلهاى از عرب را كه مىشناسيم، از يمانى و بكرى و مضرى، همه
در خون آل على (ع) شريكاند. همانگونه كه مقسّم گوشت نحرشدهى مسابقهى قمار، در
سهم آن شركت دارد».
آل على (ع) را حميّت از دين خدا به سوى مرگ كشاند، تا آنجاكه زندگى
ذلّتبار را نپذيرفتند، مرگ عزّتمند را استقبال كردند و جانهاى پاكشان از اين
دنياى زودگذر روى برتافت. آن عزيزان، از هيچ جام شهادتى ننوشيدند مگر آنكه شيعيان
و نزديكانشان نيز از آن چشيدند. هيچ نوعى از دردها و رنجها به آنان نرسيد، جز
آنكه به ياران و پيروانشان نيز رسيد.
عصر عثمان
عثمان بن عفّان 25، شكم عمّار ياسر 26 را در مدينه لگدكوب كرد، ابو
ذرّ 27 را به ربذه 28 تبعيد كرد و عامر بن عبد قيس 29 تميمى و اشتر نخعى 30 و عدىّ
بن حاتم طائى 31 را مجبور به جلاى وطن كرد. همينسان عمر بن زراره 32 را به شام و
كميل بن زياد 33 را به عراق فرستاد و بر كعب 34 ستم كرده و او را به نقطهاى
دوردست افكند.
با محمّد بن حذيفه 35 دشمنى كرد و به كينه با او رفت و دست در خون
محمّد بن سالم 36 فروبرد و با كعب ذى الخطبه 37 كرد آنچه كه كرد!
عصر بنى اميّه
فرزندان اميّه، بر روش او گام نهادند و كمر به قتل مخالفان بستند و
به حيله و خدعه به جان كنار نشستگان هم افتادند. در اين سركوبى همهجانبه، نه
مهاجران 38، جان سالم به در بردند و نه انصار 39، از خطر رستند. آنان نه از
خداوند، بيم مىكردند و نه از مردم، شرم داشتند.- فراتر- بندگان خدا را به بندگى مىگرفتند
و مال خدا را غنيمت مىپنداشتند و در بين خود به چرخش درمىآوردند. خانهى خدا-
كعبه- را ويران مىكردند و اصحاب پيامبر گرامى (ص) را به بندگى مىگرفتند. نماز
واجب يوميّه را
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 206