نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 112
2- تا كى مروان نيكانتان را مىكشد و روزگار جاى شگفتىها است!
3- تا كى به خوارى تن مىدهيد و به آن راضى مىشويد، با آنكه شما در
تاريخ نشان داديد كه هرگز خوارى را نمىپذيريد!
4- هر كشتهى راه حقّى را گروهى به خونخواهى برمىخيزند، آيا در
عراقين كسى نيست كه در طلب خون زيد بپا خيزد!؟
همين يحيى به سن چهارده سالگى در خراسان قيام كرد، و پس از شهادت، به
نقل مسعودى: «خراسانيان هفت روز بر او نوحه كردند. و هرطفلى كه در آن سال بزاد-
براى جبران اندوه و تسلّى دردى كه بر آنها وارد آمده بود- نام يحيى يا زيد بر او
نهادند. 7 به ملاحظهى همين خلوص و فضيلت و پايدارى در حقّ بود كه بزرگى چون امام
شافعى مىگويد:
لو كان رفضا حبّ
آل محمّد
فليعلم الثّقلان
إني رافضيّ
اگر دوستى خاندان پيامبر موجب خروج از دين (رفض) مىشود، جن و انس
بدانند كه من رافضىام!
ارادت شاعر به خاندان پيامبر (ص)
شاعر متعهّد ما پيوسته، مصيبت و ستمى را كه بر آل محمّد (ص) مىرفته،
فرياد مىكشيده است. از اشعارى كه در فضايل اين خاندان دارد، صداقت، صراحت لهجه و
خلوص و بىباكى او، در بيان عقيده به خوبى پيداست. هموست كه در روزگار چاپلوسى و
به زمان ناسپاسى، كه كس قدرت فرياد و جرأت افشاگرى و جسارت حقّگويى را در خود
نمىديد، حقّ را اگرچه به زيانش بود مىگفت. چرا كه تعهّد داشت، و اگر نمىگفت
شيطان اخرس بود. اين را در مكتب اسلام در تشيّع سرخ آموخته بود. او مىدانست كه
بهترين مبارزه و برترين جهاد سخن حقّى است در برابر سلطان ستمگر، از اينرو زبان در
كام نمىكشيد و چون همگنان نبود كه در خدمت پادشاهان، طمع نان كند و از بيم جان لب
فروبندد، و به تماشاى ستمها و نابرابرىها بنشيند، و هارون را بر منبر پيامبر
بستايد و بر اعمالش صحّه گذارد. او نيك انتخاب كرده بود و به قول كميت، عشق و
اميدش همه
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 112