نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 62
مرحوم شهيد هم كه با علما و بزرگان شهر در حرم مطهر پناه آورده
بودند، دانست اگر در آن مكان مبارك توقف نمايد رعايت احترام حرم را نخواهند كرد. و
علاوه، خون جمعى هم ريخته خواهد شد. لذا، براى حفظ خون ديگران به نفس خويش از حرم
بيرون آمد، و به سوى نادر شاه رفت تا شايد او را به نصايح و مواعظ منصرف سازد و به
راه راست باز آرد. نزديك بست دار الضيافة به نادر برخورد. وى پس از زشت گفتن و
دشنام دادن، و برخى را به سزا جواب شنيدن، همراهان خود را به زدن و بستن آن سيد
عالىمقام فرمان داد. تيمور نام نسقچى تبرزينى بر سر آن بزرگوار فرود آورد، و خود
نادر ميرزا با پاى چكمهدار، لگدى چند بر سينه و پهلوى آن سيد مظلوم زد. در اين
گيرودار سپاه سردار وارد شهر گرديدند و تا نزديك بست رسيدند و نادر ميرزا را مجال
قرار نماند و روى به جانب فرار نهاد. اما موفق نشد و در بيرون شهر دستگير شد و در
تهران به سزاى عمل ننگين خود رسيد و قصاص شد. و سيد عالىمقام هم پس از دوروز، در
دوازدهم رمضان 1218 ه. ق به فوز شهادت نائل آمد و به اجداد طاهرينش پيوست.
مرقد پاك او در پشت سر مبارك ضريح حضرت على بن موسى الرضا عليه السّلام
در توحيد خانه مىباشد».[1]
نويسنده مقدمه ديوان ميرزا حبيب خراسانى، اين گفتار را به اين تفصيل
دور از حقيقت دانسته و نوشته است:
«حكايت پيمان شهيد با بزرگان شهر، بكلى بىاصل است. التجاى وى به حرم
مطهر و بستن در به روى خود، شكستن نادر ميرزا در را با تبرزين،
[1]. اعتماد السلطنة، مطلع الشمس، ج 1، ص 638؛
مدرس، تاريخ علماء خراسان، صص 55- 57؛ مدرس رضوى، شجره طيبه، صص 417- 418؛ امين،
اعيان الشيعة، ج 10، ص 75؛ امينى، شهيدان راه فضيلت، صص 421- 422
نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 62