«وى در تمامى عرض سال جز روز عاشورا را تعطيل نكرده و با همت
فوقالعاده فتور ناپذير شبوروز مشغول مطالعه و مباحثه بود، تا در اواسط سال 1309
ه. ق از كثرت تعطيلات مشتغلين در هر پنجشنبه و جمعه و ايام اعياد و وفيات علما و
اكابر و اوقات زيارت مخصوصه كه از اندازه خارج و علاوه بر تضييع عمر گرانبها مخالف
عادت و سليقه شخصى اشتغال دايمى شبانهروزى وى بوده، متألم و افسرده خاطر گرديده،
و قضيه را به استاد درس سطح فقه خود- شيخ حسن ميرزا- اظهار داشت، و او نيز در مقام
چارهجويى آن مطالعات محض دايمى خستهكننده، امر به تأليف و تصنيفش نمود ... و در
مقام تأليف نيز دستور داد كه از باب ديات فقه شروع نمايد، كه به حكم تجربه هركه
شروع به آن نمايد تأليفش انجامپذير گردد ...».[2]
و بدينسان، وى موفق به تأليف بزرگترين موسوعه فقهى خويش شد. او در
طول تأليف اين كتاب با خود قرار داده بود كه مشكلات مطالب را تنها با فكر خود
بگشايد، از كسى پرسش ننمايد، نخورد، نياشامد و استراحت نكند تا با سرپنجه تدبير
خود، دشوارى عبارات فقها را بازنمايد.
اجازات
فقيه فقيد از پدر بزرگوارش، آيت اللّه شيخ على جواهرى و آيت اللّه
شيخ حسن ميرزا خراسانى اجازه روايت گرفته، و به شمار بسيارى از علماى شيعه همانند:
[1]. مرعشى، المسلسلات فى الاجازات، ج 2، ص 356؛
مامقانى، تنقيح المقال، ج 2، صص 210- 211؛ همو، مخزن المعانى.