آيت اللّه شيخ عبد النبى نورى همگام با استادش، آيت اللّه شيخ فضل
اللّه نورى، در جنبش مشروطيت نقش بسزايى داشت. اما هنگامى كه انحراف آن و سرانش را
از اصول دين و مذهب مشاهده كرد، همراه و همگام با شيخ فضل اللّه، از مدافعان
مشروطه مشروعه شد و چون سدّى محكم و استوار در مقابل لااباليگرى و بىقيدى گروهى
از نمايندگان مجلس شورا ايستاد و اخراج آنان را كه مخالف تطبيق قوانين مشروطيت با
بنياد شريعت بودند از مجلس شوراى ملى خواست. وى همراه با آيات عظام: شيخ فضل اللّه
نورى، حاج ميرزا حسن مجتهد تبريزى، حاجى خمامى رشتى، ملا محمّد آملى و ملا محمّد
رستم آبادى، به مخالفت با مجلس و مشروطه برخاست و از هيچ گزندى نهراسيد.[4] پس از مدتى، آنان به تحصن در
مدرسه صدر نشستند و زمانى (جمادى الاول 1324 ه. ق) كه مشروطهطلبان به قصد قتل شيخ
فضل اللّه و يارانش به مدرسه هجوم آوردند، آنان به حضرت عبد العظيم مهاجرت كردند و
آشكارا به مخالفت برخاستند. اين عده: شيخ فضل اللّه، سيد احمد طباطبائى، ملا محمّد
آملى، آخوند رستم آبادى، شيخ عبد النبى نورى، شيخ على اكبر مجتهد، سيد جمال الدين
افجهاى، ميرزا حسن مجتهد تبريزى، آقا نور اللّه مجتهد عراقى، سيد على قطب
نخجوانى، شيخ على اكبر طالقانى،