نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 550
از مدتى به درخواست مردم محله «سرچشمه» به آنجا رفت و مؤمنان
مسجدى در اواسط خيابان سيروس نزديك سرچشمه برايش بنياد نهادند؛ كه هماكنون نيز به
نام ايشان معروف است.[1] آن مسجد محل تدريس، نماز و
وعظ او به شمار مىرفت.[2] وى در تهران، پس از وفات
آيات عظام: ميرزا محمّد حسن آشتيانى و شيخ فضل اللّه نورى، عاليترين مقام علمى
پايتخت را احراز كرد و خانه و مسجدش محل رفع دعاوى، قضاوت، فتوا، درس، بحث، وعظ،
ارشاد و نماز جماعت بود[3] و گروه بسيارى، از درسهاى:
فقه، اصول و فلسفهاش در صبح و گروه ديگرى از مردم از بياناتش در شامگاه بهره
مىبردند. آيت اللّه حسن زاده آملى دراينباره اينچنين بيان مىكند:
«استادم آيت اللّه حاج شيخ محمّد تقى آملى مىفرمود: تهران زمان ما،
بلد علم بود و علماى بزرگ و نامدارى در معقول و منقول بودند. و مع ذلك، جناب حاج
شيخ عبد النبى نورى در معفول و منقول اعلم من فى البلد بود. و نيز استادم آيت
اللّه حاج ميرزا ابو الحسن شعرانى مىفرمود:
آقا! با اينكه در تهران زمان ما علماى بزرگ در علوم عقلى و نقلى
بودند، جناب حاج شيخ عبد النبى نورى در معقول و منقول اعلم من فى البلد بوده است.
جناب حاج شيخ در اواخر عمرش بر اثر ضعف چشم قادر بر مطالعه كتاب نبود، مرحوم استاد
ميرزا طاهر تنكابنى آنچنانى كه خود استاد اعظم بلد آن روز بود، احتراما به مجلس
درس حاج شيخ حاضر مىشد و هر روز كتاب اسفار را به مقدار يك درس قرائت مىكرد و
معظمله گوش مىداد كه همين خواندن و گوشدادن به منزلت مطالعه كردن حاج شيخ عبد
النبى بود. سپس، وى شروع مىفرمود براى شاگردان محضر كه از آن جمله من خودم بودم،
مقصود و مراد صدر المتألهين را تقرير كردن، آنچنانكه مرحوم