4. حجت الاسلام و المسلمين حسين قمى: او از فضلاى حوزه و از تلامذه
حضرات آيات عظام حائرى، حجت كوهكمرى، ميرزا محمّد فيض، سيد محمّد تقى خوانسارى و
آقاى بروجردى بود و در نهايت سادگى و زهد و تقوا به سر مىبرد، و در سال 1379 ه.
ق/ 1339 ش جانبهجان آفرين تسليم كرد.[2]
خصوصيات اخلاقى
مرحوم حاج آخوند عالمى متواضع و به دور از مظاهر تشخص و تعين بود،
تنها به حلوفصل مشكلات دينى مردم و تدريس و تأليف و امامت جماعت مىپرداخت. آنقدر
در چشم و دل مردم قم جاى گرفته بود كه مردم تكههايى از پيراهن او را براى گذاشتن
در كفن خويش، ذخيره مىكردند و آن را مايه مباهات خود مىدانستند. زمانى گروهى از
مردم قم براى زيارت عتبات عاليات به سامراء مشرف شدند و وجوهات شرعيه خود را به
مرحوم ميرزاى شيرازى تقديم داشتند.
اما ميرزا از پذيرفتن آنها سرباز زد و فرمود: مگر آقاى حاج آخوند در
قم نيست كه شما وجوهاتتان را به سامرا آوردهايد؟ ببريد به ايشان بدهيد.
از مظاهر فروتنى حاج آخوند آنكه:
روزى براى ايشان نامهاى آمده بود و در آن خطاب به «حجة الاسلام» شده
بود.
معظمله ناراحت شد و اين عنوان را زائد بر شأن خود دانست و فرمود:
حجة الاسلام فقط شيخ انصارى بود و بس.
و به هنگام وفات، وصيت نمود تا جنازهاش همانند يكى از مردمان عادى و
به دور از تشريفات تشييع شود، اما مرحوم حاج سيد محمّد باقر- توليت آستانه مقدسه-
فرمود: ما مقدارى از راه را به وصيت ايشان عمل مىكنيم و بعد از آن به
[1]. همو، آثار الحجه، ج 2، ص 108، همو، رجال قم،
ص 150.