نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 272
«بيشتر اوقات طرف بحث ميرزاى شيرازى، مرحوم فشاركى بود و اين
مباحثهها گاه ساعتها به طول مىانجاميد. روزى در درس ميرزا بين آقا سيد محمّد
فشاركى و مرحوم ميرزا در مسئله مطهريت شمس بحث شد كه آيا شمس «بالا شراق» شىء را
تطهير مىكند؟ يا اگر به آن محل اشراق نشد، ولى با مجاورت خشك شود آن هم كفايت
مىكند؟ ميرزا مىگويد: بالاشراق. سيد محمّد مىگويد: ادله اطلاق دارد و با انتساب
به شمس ولوبه جاى ديگر بتابد و حرارتش اين را خشك كند، كفايت مىكند.
بالاخره سيد محمّد قانع شد و آن جلسه منقضى شد. بعدها ميرزا را عقرب
زده بود، مرحوم حاج شيخ عبد الكريم مىفرمود: كه ما با استادمان مرحوم آقا سيد
محمّد فشاركى به عيادت ميرزا رفتيم، آسيد محمّد به ميرزا سلام كرد. ميرزا هم از سم
عقرب و ناراحتى به خودش مىپيچيد، تا جواب سلام را داد به فشاركى گفت: اگر گفتم
عقرب مرا زده يعنى نيشش با آن محل دستم تماس گرفته نه اينكه به جاى ديگر زده و در
دستم اثر كرده است».[1]
تدريس
مرحوم آيت اللّه فشاركى را به حق بايد برترين شاگرد ميرزاى شيرازى
دانست. با گسترش روزافزون دامنه رياست و مرجعيت ميرزا، مجال تدريس از او سلب شده
بود و لذا امور تدريس و پرورش شاگردان را برعهده آيت اللّه سيد محمّد فشاركى نهاد
و او هم به بهترين وجهى به تدريس پرداخت و بخوبى از عهده برآمد.[2]
به نوشته آيت اللّه سيد حسن صدر:
وى داراى فكرى عميق و ژرف و انديشهاى والا بود. در مطالب دشوار