نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 179
آقا مىفرمايد: خير، ولى شنيدهام شما در اتاقتان عكس على محمّد
باب را زدهايد.
او در پاسخ، به همان جوابهاى سست پيشين استناد كرد.
در پايان، مرحوم آقا به او گفت: اين چند مورد كه گفتگو شد، هيچ كدام
به تنهايى موجب بابى بودن نمىشود، اما وقتى كنار هم قرار گرفت، نمىشود ساده از
آن گذشت. لذا، آيت اللّه قمى به مردم دستور داد كه آنان را از قم بيرون كنند. مردم
هم با حمله به خانه آنان، شهر قم را از لوث وجود آنان پاك كردند.[1]
تواضع و فروتنى
ديگر از ويژگيهاى آن فقيه سترگ، فروتنى و تواضعش، بويژه در راه تحصيل
علم و دانش بود. در اين جهت، او ملاحظه نام و عنوان خود را نمىكرد و از همه كس،
علم را فراگرفت. آيت اللّه حاج سيد مهدى روحانى به نقل از پدر و عمويش، آيت اللّه
حاج ميرزا ابو الحسن و آيت اللّه حاج ميرزا محمود روحانى، مىگويد:
هنگامى كه حاج سيد صادق در سال 1298 ه. ق به قم آمد، آقاى حاج سيد
جواد به گرمى از او استقبال كرد. در آن زمان، معظمله در قم رياست تامه داشت. از
آنجا كه وى چيز مهمى از مطالب شيخ انصارى نمىدانست، و از طرفى حاج سيد صادق به
تازگى وارد قم شده بود و چندان موقعيتى نداشت، مرحوم حاج سيد جواد با ايشان مباحثه
خصوصى داشت و در حقيقت از او استفاده مىكرد. آن مرحوم وصيت كرد كه مهرم را تحويل
حاج سيد صادق بدهيد و نماز جنازهام را هم ايشان بخواند».[2]
تأليفات
از آن فقيه بزرگ، كتابهاى متعدد در فقه، اصول، رجال و حديث برجاى
مانده،