نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 108
ب- زهد و ورع:
امير زاهدان على عليه السّلام مىفرمايد: «الزهد سجية المخلصين».[1] داستان زير بيانگر اوج زهد اين
رادمرد مخلص است.
آيت اللّه بهجت فرمودهاند:
«يكى از علماى تبريز در عصر زعامت و مرجعيت صاحب جواهر به نجف آمد.
وقتى چشمش به ايشان افتاد گفت: من از برخوردى كه در دوران طلبگى صاحب جواهر با وى
داشتم او را مىشناسم، زيرا روزى خواستم مبلغى را بين طلاب تقسيم كنم. وقتى بررسى
و حساب كردم، ديدم به هر طلبه يك تومان مىرسد شروع كردم به تقسيم تا اينكه به او
رسيدم و گفتم: اين يك تومان سهم شماست. اما او قبول نكرد و وقتى علت آن را جويا
شدم، فرمود: «من امروز بيش از دو ريال احتياج ندارم و براى روزهاى آينده چيزى از
حقوق شرعى نمىگيرم. از كجا من بعدا زنده باشم و آن را در مورد خودم مصرف كنم؟».
گفتم: پس دو ريالش را بردار و بقيهاش را بده. گفت: من پول خرد ندارم. سرانجام پيش
يكى از كفشدارهاى حرم مطهر رفتيم و يك تومان را خرد كرديم و صاحب جواهر تنها دو
ريال را كه احتياج داشت تصرف كرد».[2]
اين حكايت نشانگر آن است كه چگونه از امرى مباح- و حتى حق شرعى خويش-
از روى احتياط دورى مىگزيد و نسبت به مال دنيا زهد مىورزيد.
ج- تواضع و فروتنى صاحب جواهر:
شيخ در عين توجه به تجمل، فوقالعاده متواضع و فروتن بود. آنگاه كه
بر مسند