responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كوثر فقه نویسنده : محمدى خراسانى، على    جلد : 1  صفحه : 335

قال: قلت لإبي عبدالله (ع) إنّي قد ابتليتُ بهذا العلم فاريد الحاجة، فإذا نظرت إلى الطالع و رأيت الطالع الشرّ جلست ولم أذهب فيها، وإذا رأيت طالع الخير ذهبتُ في الحاجة، فقال لي: «تقضي؟» قلت: نعم، قال: «احرق كتبك».[1]

ملاحظه مى‌كنيم كه حضرت مطلق نظر در علم نجوم را محكوم نكرده است بلكه استفصال كرد كه اگر قضاوت (حكم و قطع) مى‌كنى و به قطع، طالع خير و شر را مؤثر مى‌دانى حرام است. مفهوم كلام اين است كه بدون آن حرام نيست.

رواياتى هم كه به ظاهر اطلاق دارند و از نجوم و تنجيم نهى كرده‌اند بر همين معنا حمل مى‌شود كه نجوم را مؤثرات بدانيم و تخلف حوادث ارضى از اوضاع فلكى را از باب تخلف معلول از علت تامّه محال بدانيم.

از جمله روايت قاسم بن عبدالرحمن:

«إنّ النبي (ص) نهى عن خصال منها مهر البغي، ومنها النظر في النجوم».[2]

و روايت نصر بن قابوس از امام صادق (ع):

«المنجّم ملعون، والكاهن ملعون، والساحر ملعون و ...».[3]

و روايت مرسله محقق در معتبر و علامه در تذكره‌:

قال النبى (ص):

«من صدّق كاهناً أو منجّماً فهو كافر بما أنزل علي محمّد».[4]

بنابراين اصل تنجيم و منجم‌گرى با اعتقاد مذكور حرام است، رجوع به منجم و تصديق او حرام است، تعلّم علم نجوم با اين عقيده حرمت دارد، تعليم آن به ديگران حرام است، اكتساب از اين طريق حرمت دارد، معامله بر اين كار و اجير شدن در برابر آن هم باطل است. ولى بدون اعتقاد به تأثير استقلالى يا مدخليت و شركت در تأثير، حرمت آن دليلى ندارد و اصل بر جواز و اباحه است و بلكه به حكم عمومات تعليم و تعلّم نيز جايز است و بلكه براى معرفت عظمت و قدرت‌


[1]. وسائل الشيعه، ج 11، ص 370، ح 1.

[2]. همان، ج 17، ص 142، ح 5.

[3]. همان، ص 143، ح 7.

[4]. همان، ص 144، ح 11.

نام کتاب : كوثر فقه نویسنده : محمدى خراسانى، على    جلد : 1  صفحه : 335
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست