خلاصه كاهن يا عراف
به كسى مىگويند كه ادعاى علم غيب دارد و از امور غايب خبر مىدهد، خواه مربوط به
حوادثى باشد كه در گذشته اتفاق افتاده باشد مثل سرقت و قتل يا حوادثى كه در آينده
اتفاق خواهد افتاد. برخى براى هر كدام اسم خاصى اختيار كردهاند و براى خبر دهنده
از گذشتهها نام عراف را برگزيدهاند و كاهن را به خبر دهنده از آينده اطلاق
كردهاند.
رئى بر وزن
فعيل به معناى صاحب رأى و نظر است؛ «فلان رئى القوم أى صاحب رأيهم» و برخى مثل قاموس[2] و نهايه[3] گفتهاند رئى يك
نفر از جن است كه كاهن او را مىبيند و از او خبرها را مىگيرد و او تابع كاهن
است. فاضل مقداد اين تعريف را به مشهور نسبت داده است.[4]
شهيد ثانى
در مسالك:
هي- بكسر
الكاف- عمل يوجب طاعة بعض الجانّ له، واتّباعه له، بحيث يأتيه بالأخبار الغائبة،
وهو قريب من السحر.[5]
طبق تعريف
مشهور و شهيد ثانى كاهن كسى است كه به كمك جن از غايبات خبر مىدهد و قيد نشده است
كه از خصوص مستقبل خبر دهد؛ مگر اينكه مقصود از غايبات، همان حوادث آينده باشد كه
اين هم بعيد و خلاف اطلاق غيب و غايب است. ولى در برخى تعاريف، خبر دادن از آينده
قيد شده است؛ مثلًا صاحب جواهر مىگويد:
الكهانة
بالكسر والفتح، وهي تعاطي الأخبار عن الكائنات في مستقبل الزمان.[6]