به خدمت مىگيرد،
جن را تسخير مىكند، احضار ارواح مىكند. گاهى روح كسى را تسخير مىكند و به اين
وسيله فردى را كه ديوانه و جن زده شده معالجه مىكند، يا از زبان آنها خبر از امور
غايب به دست مىآورد و كشف غائبات مىكند، يا روح را احضار مىكند و آن را مثل
لباسى كه به تن مىكنند، بر بدن زن يا كودكى كه حالت انفعال و تأثرش شديد است و
منفعل مىشود، مىپوشاند و از زبان او خبر از غائب مىدهد. بخشى از تسخيرها هم
تسخير انواع حيوانات موذى و غير موذى است و حتى تسخير انسان.
حال بحث در
اين است كه آيا انواع تسخيرات، جزء سحر و از مصاديق آن است و داخل در عنوان كلى
سحر است و در نتيجه محكوم به همان احكام است و عمل تسخير و تعليم و تعلّم آن و كسب
مال با آن حرام است؟
يا اگر
موضوعاً خارج از سحر هستند، آيا حكماً داخل مىباشند و ملحق به سحرند يا حكماً هم
خارج مىباشند؟ يعنى آيا خود تسخير ذاتاً حرام نيست، تعليم و تعلّمش اشكالى ندارد،
امرار معاش از اين طريق هم بلامانع است و اگر حرمتى وجود دارد به خاطر پارهاى
امور حرام خارجى است كه گاه با تسخير همراه مىشوند- از قبيل اهانت به اسماء مقدسه
الهيه، آزار روح جن يا انسان مؤمن و ملك، اضرار مالى يا جانى يا جسمى به مؤمن و
ظلم به نفوس محترمه و مانند آن است- وگرنه ذاتاً جايز است؟
شهيد اوّل
در دروس[1] و شهيد
ثانى در مسالك[2] صريحاً
استخدام ملك و جن و استنزال شياطين و استحضار آنان و نيز احضار ارواح را از مصاديق
سحر شمردهاند. اين در حالى است كه آن دو فقيه بزرگ اضرار به مسحور را در مفهوم
اضرار دخيل مىدانند. شيخ انصارى مىفرمايد:
الظاهر
أنّ المسحور في ما ذكراه هي الملائكة والجنّ والشياطين، والإضرار بهم يحصل
بتسخيرهم وتعجيزهم من المخالفة له والجائهم إلى الخدمة.[3]