responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كوثر فقه نویسنده : محمدى خراسانى، على    جلد : 1  صفحه : 252

شده درحالى‌كه دايره صوت خيلى وسيع است و بر صداى كودكان، حيوانات، نباتات و حتى صدايى كه از برخورد اشيا شنيده شود، اطلاق مى‌گردد؛ در حالى‌كه قطعاً اينها غنا نيست.

يا مثلًا غنا به مدّ و كشيدن صدا، ترجيع صوت، رفع صوت، رفع آن با مدّش، تحسين و ترقيق آن و ... تعريف شده است كه عموماً تعريف به اعم است و هر مدّ و ترجيع يا بلند كردن صدا و يا تحسين و نازك كردن آن، غنا نيست؛ در غير اين صورت صداى اذان هم بايد غنا باشد، صدا زدن كسى از مكان دور هم بايد غنا باشد و ....

البته اگر تعريف‌هاى فوق، از نوع تعريف حقيقى و ماهوى باشند اشكال حتماً وارد است، ولى از آنجا كه تعريف لغوى و لفظى و به قولى شرح الاسمى هستند، تعريف به اعم مانعى ندارد و از قبيل «السعدانة نبتٌ‌» مى‌باشد كه مقصود، صرفاً بيان جنس است نه نوع.

غنا هم از جنس صوت و مدّ و تحسين آن و امثال اينهاست. اين تعريف‌ها سنخ و نوع آن را بيان نمى‌كند، و شايد همه آنها اشاره به آن كيفيت و آهنگ مخصوص است كه عرف آن را مى‌شناسد و تعريف كننده در صدد اشاره به همان است.

از ميان تعريف‌هاى ياد شده دو تعريف را مورد بحث قرار مى‌دهيم:

1. تعريف مشهور: مشهور در تعريف غنا سه قيد را در نظر داشته‌اند: يكى مدّ و كشيدن صدا، ديگرى ترجيع آن و سومى مطرب بودن آن. قيد نخست روشن است ولى اطراب نيازمند توضيح است: اطراب از طرب گرفته شده است و طرب در لغت حالت خاصى است كه براى انسان پيش مى‌آيد و به گفته جوهرى در صحاح‌: «الطرب خفه تعترى الإنسان لشدّه حزن أو سرور».[1] و به گفته زمخشرى در اساس‌: «الطرب خفه لسرور اوهمّ».[2] يعنى طرب نوعى سبكى است كه در اثر شادى يا غم- مطلقاً- يا در اثر شدت غم يا شادى پيش مى‌آيد و انسان احساس سبكبالى مى‌كند، گويى از خود، بى‌خود


[1]. الصحاح، ج 1، ص 171.

[2]. اساس البلاغه، ص 277.

نام کتاب : كوثر فقه نویسنده : محمدى خراسانى، على    جلد : 1  صفحه : 252
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست