از نظر وضعى هم
معامله صحيح و لازم است و مشترى حق خيار هم ندارد چون عالماً و عامداً بر معامله
اقدام كرده است و خودش ضامن است.
حال همه
اين فروض در موردى است كه درهم مغشوش به عنوان ماده فساد اتلافش واجب نباشد، وگرنه
ماليت نخواهد داشت و اصل معامله اشكال خواهد داشت. مفروض كلام امام در مسأله همين
صورت است و در اين جهت فرقى ميان فرض علم مشترى و جهل او وجود ندارد. يعنى معامله
در هر دو فرض حرام است، حتى در فرض علم هم على الاقوى حرام است زيرا اتلاف ماده
فساد، لازم است و حداقل على الاحوط، واجب است.