امام صادق
عليه السلام به وجود صحيفه امام علي عليه السلام و كتابِ جَفْر نزد خويش مباهات
مىكند[1] و بيان
مىدارد كه اين دو از علومِ پوشيده [و سِرّى] پيامبر صلى الله عليه و آله
مىباشد.
عبدالله
بن سنان، از امام صادق عليه السلام روايت مىكند و مىگويد: نزد آن حضرت از
نوشتههاى فرزندان حسن سخن به ميان آمد و ما كتاب جَفْر را يادآور شديم، فرمود:
به
خدا سوگند، نزد ما پوستِ بُز و ميشى با املاى پيامبر و خط على است، و نزد ما
صحيفهاى به طول 70 ذرع هست كه پيامبر آن را املا و على عليه السلام به دست
[1] . ملا كاتب چلبى در« كشف الظنون 1: 591» علم الجفر
والجامعة ... را عنوان زده است و در اين باره مطالبى را مىآورد تا اينكه مىگويد:
اين علم را اهل بيت و كسانى كه به آنان منتسباند و از آنها علم مىآموزند( مشايخ
كامل) به ارث بردند و با همه توان آن را از ديگران كتمان مىكردند.
گفتهاند: به حقيقتِ اين كتاب جز
مهدى- كه در آخر الزمان بايد منتظر ظهورش ماند- پى نمىبرد و اين مطلب در كتابهاى
انبياى پيشين هست؛ چنان كه از عيسى عليه السلام نقل شده كه: ما گروه انبيا تنزيل
را برايتان مىآوريم و امّا تأويل را بارقليط[ يعنى حضرت على عليه السلام] كه پس
از من مىآيد، خواهد آورد ...
ابن طلحه مىگويد: جَفْر و جامعة
دو كتاب ارزشمندىاند كه يكى را امام على عليه السلام- در حالى كه بر منبر كوفه
خطابه مىخواند- ذكر كرد و ديگرى را رسول خدا پنهانى به حضرت على عليه السلام
آموخت و دستور داد آن را تدوين كند.
امام على عليه السلام آن را در
حروفى پراكنده به روش« كتاب پوستى» در جفر نوشت يعنى در ورقهاى از پوست شتر رنگ
شده، نوشت و به آن در ميان مردم مشهور شد؛ زيرا ماجراى اولين و آخرين را در آن
مىتوان يافت.
مردم در وضع و تكسير آن
مختلفاند؛ بعضى مانند جعفر صادق به تكسير صغير آن را كسر كرد و در خافيه باب كبير
قرار داد: ا ب ت ث ... و باب صغير ابْجَد تا قَرَشَتْ و ...