responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها نویسنده : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    جلد : 1  صفحه : 524

* و قضاوت هاى ستمگرانه اى كه شده، باطل سازم‌[1].

* و زنانى را كه به ناحق در اختيار مردانياند، به شوهرانشان باز گردانم‌[2]، و بدين وسيله به پيشباز حكم خدا درباره زنان و احكام ازدواج روم.

* و فرزندانِ بنى تَغْلِب را به اسارت درآورم‌[3].

* و از زمين خيبر آنچه را تقسيم شده، بازگردانم‌[4].


[1] . مانند حكم عمر به عَوْل و تَعْصيب در ارث و ...

[2] . مثل كسى كه بى‌حضور دو شاهد عادل و يا در حال حيض زنش را طلاق دهد.

بسا اين سخن امام عليه السلام اشاره به فرمايش آن حضرت بعد از بيعت باشد كه فرمود: آگاه باشيد! هر زمينى كه عثمان اقطاع كرده‌[ و به ناحق در اختيار خويشانش قرار داده‌] و هر مالى را كه او[ به كسانش‌] بخشيده، به بيت المال برمى‌گردانم؛ چراكه حق از بين رفتنى نيست و چيزى آن را باطل نمى‌كند! اگر دريابم كه اين اموال كابين زنان شده آنها را بازپس مى‌گيرم و ...( نگاه كنيد به: نهج البلاغه، خطبه 15؛ و شرح نهج البلاغه 1: 269).

[3] . زيرا عُمَر جزيه را از آنان برداشت‌[ و بر ايشان دو برابر زكات مقرّر كرد] آنان اهل ذمّه نبودند، از اين رو اسير ساختن فرزندانِ آنها حلال و شايسته بود.

محيي السنّة، بَغَوي( م 510 ه-) در شرح السنّة مى‌گويد: روايت شده كه عُمَر خواست از نصاراى عرب جزيه بگيرد، گفتند: ما عربيم! آنچه را عجم مى‌پردازد نمى‌دهيم، ليكن مانند صدقه معمول در ميان مسلمانان را از ما بستان! گفت: حكم خدا جزيه گرفتن از شماست! گفتند: به اسم صدقه هرچه خواهى بيفزا و به عنوان« جزيه» چيزى از ما مگير. عُمَر با آنها توافق كرد كه دو برابر صدقه را از آنها بگيرد( بحار الأنوار 31: 34).

[4] . در زمان عمر، پسرش عبدالله براى بازديد اموالِ خود به خيبر رفت و شبانه به او حمله شد. جريان به عمر رسيد. عمر يهود خيبر را( كه به دستور پيامبر در آنجا ساكن بودند و آن حضرت بخشى از زمين‌هاى خيبر را به آنها واگذارد و مقرّر داشت كه سهمى از محصول را بپردازند) از آنجا بيرون كرد و املاك آنها را ميان گروهى از خواصِ خود- مانند عبدالله بن عمر، عثمان، زبير، عبدالرحمان و ...- تقسيم نمود( نگاه كنيد به: سيره ابن هشام 2: 356 به بعد)( م).

نام کتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها نویسنده : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    جلد : 1  صفحه : 524
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست