عبدالرحمان گفت: از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: هرگاه احَدى از شما شك كند ... (تا آخر حديث)[1].
* قتاده گفت كه از عمر درباره مردى پرسش شد كه زنش را در جاهليّت دو بار و در اسلام يك بار طلاق داده است [چه كند]؟
عمر گفت: نه تو را امر مىكنم و نه بازت مىدارم [نه مىگويم او زنت هست و نه مىگويم زنت نيست].
عبدالرحمان گفت: ليكن من تو را امر مىكنم [كه زنت را نگه دارى] طلاقت در زمان شرك، طلاق به شمار نمىآيد[2].
12. ماجراى زنى كه عمر را در عدم جواز فزونى مهر زنان، تخطئه كرد[3].
اينها نصوصىاند كه ما از بيش از ده صحابه و تابعين آورديم و در ميانشان بزرگانى از صحابه هستند، امثالِ:
1. مُعاذ بن جَبَل.
2. زيد بن ثابت.
3. ابو عُبَيْدَة بن جَرّاح.
4. حُذَيفة بن يمان.
5. عبدالله بن مسعود.
6. ابَى بن كعب.
7. ضحّاك بن سفيان كِلابى.
8. شَيْبَة بن عثمان.
[1] . مسند احمد 1: 190، حديث 1655؛ الأحاديث المختاره 3: 97- 98، حديث 899.
[2] . مصنّف عبدالرزّاق 7: 181، حديث 16289.
[3] . تفسير كشّاف 1: 258؛ تفسير القرآن العظيم 1: 467؛ تفسير قرطبى 5: 99؛ الدرّ المنثور 2: 466.