responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها نویسنده : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    جلد : 1  صفحه : 199

8. شَيْبَة بن عثمان‌

از شقيق، از شَيْبَة بن عثمان روايت شده كه گفت:

عمر در همين مكان كه تو تكيه زده‌اى نشسته بود و گفت: بيرون نشوم مگر اينكه مال كعبه را تقسيم كنم! (يعنى دست به هيچ كارى نمى زنم تا وقتى كه اموال كعبه را تقسيم نكرده ام.)

گفتم: اين كار را نخواهى كرد!

گفت: البته اين كار را خواهم كرد.

گفتم: نمى‌كنى!

گفت: چرا؟

گفتم: چون پيامبر و ابوبكر آن را ديدند و از تو نيازمندتر به مال بودند و اموال كعبه را بيرون نياوردند.

پس عمر برخاست و بيرون رفت‌[1].

9. عبدالله بن عبّاس‌

از نافع بن جُبَير حكايت شده كه ابن عبّاس به او خبر داد:

من آنجا حاضر بودم كه نزد عمر زنى را آوردند كه شش ماهه زاييده بود و مردم آن را باور نمى‌كردند، به عمر گفتم: چرا ستم كنى؟ گفت: چطور؟ گفتم: اين آيات را بخوان: ... وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً ...[2] زمان باردارى و شيردهى، سى ماه است)


[1] . سنن ابى داود 2: 215، حديث 2031؛ سنن ابن ماجه 2: 1040، حديث 3116؛ المعجم الكبير 7: 300، حديث 7195؛ فتح البارى 3: 456( و نگاه كنيد به: صحيح بخارى 2: 578، حديث 1517، و جلد 6: 2655، حديث 6847)؛ سنن بيهقى 5: 159، حديث 9511؛ مصنّف ابن ابى شيبه 6: 466، حديث 32976؛ مسند 3: 410.

[2] . احقاف/ 15.

نام کتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها نویسنده : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    جلد : 1  صفحه : 199
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست