نام کتاب : روابط متقابل خلفا با خاندان پيامبر نویسنده : كاردان، رضا جلد : 1 صفحه : 70
و گنجى
شافعى در «كفاية الطالب» سخن شيخ مفيد را نقل كرده كه محسن سقط شده است. آنگاه مىگويد: «هذا شيء لم يوجد عند احد من اهل النقل الا
عند ابن قتيبة.[1]
اين
چيزى است كه هيچ يك از اهل نقل جز ابن قتيبه آن را بيان نكردهاند.
ولى
متأسفانه دركتاب «المعارف» در حال حاضر عبارت مذكور موجود نيست و به جاى آن چنين
است:
«واما
محسنُ بنُ عليٍّ فهلك و هو صغيرُ»؛ محسن فرزند على در كودكى از دنيا
رفته است.
و
محمد بن طلحه شافعى نيز در «مطالب السؤل» مىنويسد:
«اما
محسن فدرج سقطاً»؛[2]
محسن به علت سقط شدن از بين رفته است. ودر حديثى كه از «فرائد السمطين» ازابراهيم
جوينى شافعى آورديم، منظور از سقط جنين حضرت فاطمه (عليهاالسلام) همين «محسن» (ع)
مىباشد.
پاسخ
به يك سؤال
جاى
سؤالاست كه اگر داستان تهاجم اينگونه فاجعهآميز اتفاق افتادهتا آنجا كه به
شهادت دختر گرامى پيامبر (ص) و فرزند گرامى وى «محسن» منتهى شدهاست، چرا اين
مسائل در كتابهاى اهل سنت فراوان و به طور شفاف بيان نشده است؟
پاسخ
اين است كه اولًا اهلسنت مسئله عدالت تمام صحابه را علىرغم مخالفت آن با قرآن و
حديث مطرح كردهاند و ذكر