responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روابط متقابل خلفا با خاندان پيامبر نویسنده : كاردان، رضا    جلد : 1  صفحه : 54

عليهِ فانصرفوا راشدينَ فروا رأيَكُم ولا ترجِعوا اليَّ فانصرفوا عنها فَلَمْ يَرجعوا إليها حتى بايعوا لابي بكرٍ.[1]

ابن ابى‌شيبه (كه استاد بخارى، مؤلف «صحيح» بخارى، است و بخارى از وى در صحيحش فراوان روايت كرده است،) به سند صحيح از زيد بن اسلم از پدرش اسلم چنين روايت كرده است:

پس از در گذشت پيامبر (ص) هنگامى كه براى ابى‌بكر بيعت گرفته مى‌شد، على (ع) و زبير بر فاطمه، دختر رسول خدا (ص) وارد مى‌شده و با وى درباره كارشان به مشورت مى‌پرداختند. اين موضوع به عمر بن الخطاب رسيد وى آمد بر فاطمه (عليهاالسلام) داخل شد.

گفت: اى دختر پيامبر خدا، به خدا سوگند هيچ كس از پدرت نزد ما محبوب‌تر نيست و پس از پدرت هيچ كس از تو نزد ما محبوب‌تر نمى‌باشد و به خدا سوگند چنانچه اين چند نفر (كه در خانه براى مشاورت و گفت‌وگو آمد و شد دارند) همچنان به كار خويش ادامه دهند. محبوبيت مذكور مانع من نخواهد شد كه خانه را بر آنان آتش بزنم.

هنگامى‌كه عمر بيرون‌رفت، آنان‌به خانه فاطمه آمدند فاطمه (ع) به آنان گفت: مى‌دانيد عمر نزد من آمده و به خدا سوگند خورده است كه اگر شما بازگرديد، خانه را بر شما آتش بزند و به خدا سوگند، وى سوگند خويش را عملى خواهد كرد، حال خود دانيد. آنان رفتند و ديگر باز نگشتند تا اينكه با ابى‌بكر بيعت كردند.


[1] . المصنف/. ج 7/ ص 432/ باب 43/ ما جاء فى خلافة ابى‌بكر/ ح 45، 37.

نام کتاب : روابط متقابل خلفا با خاندان پيامبر نویسنده : كاردان، رضا    جلد : 1  صفحه : 54
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست