responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيشوايان هدايت نویسنده : حكيم، سيد منذر؛ مترجم عباس جلالي    جلد : 1  صفحه : 212

رسالت اسلامى خود را اعلان و تا حدّ امكان تعاليم اعتقادى و دستورات اسلام و مراتب احترام و تجليل خود را به بيت اللّه الحرام روشن نمايد. اين حركت حضرت، مرحله گشايش فضاى دينى و نوين و دوران انتقال از مرحله دفاع به مرحله گسترش و تهاجم، به‌شمار مى‌آمد.

رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم و يارانش پس از پيمودن راهى بسيار سخت و ناهموار، در پهن‌دشتى به نام «حديبيه» فرود آمدند. ناقه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم زانو به زمين زد، آن حضرت فرمود:

اين ناقه چنين عادتى نداشت، ولى همان خدايى كه فيل‌ها را از رفتن به سوى مكّه باز داشت، اين شتر را نيز از حركت بازداشته است.[1]

حضرت به مسلمانان فرمان داد در آن مكان فرود آيند و فرمود:

اگر امروز قريش به من پيشنهادى بدهند كه در آن، تحكيم روابط خويشاوندى وجود داشته باشد، درخواست آنان را خواهم پذيرفت.[2]

ولى قريش هم‌چنان در كمين مسلمان‌ها نشسته و سواران آن‌ها بر سر راه مسلمانان وجود داشتند. سپس «بديل بن ورقا» را در رأس هيئتى از خزاعه نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرستادند تا هدف پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم را از اين سفر جويا شود و او را از ورود به مكّه بازدارند. آن هيئت پس از بازگشت، سعى كرد قريش را متقاعد سازد كه هدف پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم تنها انجام دادن عمره است ولى قريش با برخوردى متكبّرانه، هيئت ديگرى را به سرپرستى حليس- رئيس احابيش- نزد آن حضرت اعزام نمود. وقتى چشم پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم به او افتاد، فرمود: اين شخص، از مردمى خداشناس است.

حليس با ديدن شترانى كه مسلمانان براى قربانى كردن همراه داشتند


[1] . بحار الأنوار 20/ 229.

[2] . تاريخ طبرى 3/ 216.

نام کتاب : پيشوايان هدايت نویسنده : حكيم، سيد منذر؛ مترجم عباس جلالي    جلد : 1  صفحه : 212
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست