در اين
مرحله، تمام كوشش نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم افزايش دامنه امنيّت و
آرامش در جامعه مسلمانان و جلوگيرى از هرگونه حمله احتمالى بود؛ زيرا برخى از
قبايلى كه از پذيرفتن اسلام سر بازمىزدند و در باطن با آن دشمنى مى ورزيدند،
نمىتوانستند با پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم و مسلمانان رفتار مناسبى
داشته باشند، به همين دليل با تدارك نيرو، به مدينه حمله مىبردند و هرگاه
مىشنيدند پيامبر براى نبرد با آنان از مدينه خارج شده، پا به فرار مىگذاشتند.
گروه
ديگرى به فرماندهى زيد بن حارثه، جهت بستن راه جديد بازرگانى قريش از سوى رسول خدا
صلّى اللّه عليه و اله و سلم اعزام شد و در مأموريتى كه بدان سپرده شده بود، موفق
گرديد.
روزهاى
پس از جنگ بدر بر قريش و مشركان سخت و دشوار گذشت.
پيامبر
صلّى اللّه عليه و اله و سلم در مدينه، كار تربيت انسانها و سامان دادن دولت را
همچنان ادامه مىداد، زيرا آيات الهى پىدرپى نازل مىگشت و دستورات زندگى و سلوك
و رفتار انسان را تشريع مىكرد و رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم به شرح و
توضيح اين تعاليم مىپرداخت و احكام را اجرا مىكرد و مردم را به اطاعت و
فرمانبردارى خدا رهنمون مىگشت.
مشركان
مكه و همپيمانان آنها، به عللى چند، دست به كار آتشافروزى جنگ جديدى بر ضد
اسلام شدند تا شايد بتوانند كابوس شكست بدر را از ياد ببرند و آتش حقد و كينهاى
را كه در دل ابو سفيان رئيس خاندان اموى و