رسول
خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم پىبرد كه آزار و اذيّت قريش فزونى خواهد يافت و
نقشه و تلاشهاى آنان در جهت نابودى رسالت الهى هرگز متوقف نمىشود و درواقع با
وفات ابو طالب پوشش امنيّتى آن از بين رفته بود و اين رسالت ناگزير مىبايست با
جبههاى وسيعتر روبرو شود. در آن هنگام كه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم
به تربيت انسانهاى متعهد پرداخت، در زمينه ايجاد پايگاهى تلاش كرد؛ مركزى كه آثار
و نشانههاى نظم و امنيّت در آن هويدا باشد و فرد بتواند ارتباط خود را با
پروردگار و مردم عملى سازد و پس از آن به ايجاد جامعه متمدن اسلامى انسانى طبق
دستورات الهى بپردازد، و براى اين كار طائف را، كه زيستگاه قبيله ثقيف بزرگترين
قبيله عرب پس از قريش بود، برگزيد.
آنگاه
پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم بهتنهايى يا به اتفاق زيد بن حارثه، يا به
همراه زيد و على،[2] نزد چند
تن از سران قبيله ثقيف رفت، در كنارشان نشست و آنان را به خداشناسى دعوت كرد و
مأموريتى را كه براى انجام دادن آن بدان سامان آمده بود، بر آنها عرضه كرد و از
آنان در اجراى دعوتش يارى خواست و تقاضا
[1] . سفر به طائف اواخر ماه شوال سال دهم هجرت اتفاق
افتاد.
[2] . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 4/ 127 و 14/ 97.