نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 56
اميرالمؤمنين
عليه السلام پيوسته كنار آن حضرت بودند). پس چگونه ممكن است كه سر حضرت در چنين
حالات در دامن همسرشان باشد!؟ آيا انسانهاى عادى در چنين شرايطى كه احتمال دخول و
خروج به حضور آنها است، در حضور عيادت كننده با چنين حالت خواهند بود!؟
تهمت
بزرگ بر اميرالمؤمنين عليه السلام
همچنين
امام بخارى حديثى در صحيحش روايت كرده است كه گويا عباس عموى پيامبر اكرم صلى الله
عليه و آله هنگام مريضى وفات آن حضرت، به اميرالمؤمنين عليه السلام گفته است:
همراه ما بيا برويم و از پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال كنيم كه خلافت پس از آن
حضرت از آن كيست و اگر براى غير ماست بخواهيم در حق ما سفارش كند. حضرت على عليه
السلام گفتهاند: نه، به خدا سوگند اگر سؤال كنيم ما را از خلافت منع مىكند و
مردم نيز پس از آن حضرت، آنرا به ما نخواهند داد.[1]
اين
افسانه يكى از آن احاديثى است كه امام بخارى ادعا كرده است كه در بيتالله الحرام
پس از استخاره و غسل و دو ركعت نماز خواندن، به يقين رسيده است كه اين افسانه
واقعيت دارد و سپس در كتاب صحيحش روايت كرده است. گرچه اين خبر در واقع افسانه است
و ما در شرح حال زهرى مفصل در مورد اين حديث بحث داريم، ولى در واقع اين خبر يكى
از بزرگترين توهين و طعن حضرت امام بخارى به اميرالمؤمنين عليه السلام است؛
چنانكه ابن تيميه با صراحت اميرالمؤمنين عليه السلام را به دنيا و رياست طلبى
متهم كرده است و خيلى از علماى اهل سنت تصريح به ناصبى بودن او كردهاند. امام
بخارى به وسيله نقل اين افسانه چنين تهمتى را به اميرالمؤمنين عليه السلام زده است
و چنانكه ابن تيميه با استدلال به سخن و عقيده اهل شام سعى كرده است حتى خليفه
چهارم بودن اميرالمؤمنين عليه السلام را زير سؤال ببرد، امام بخارى به وسيله اين
اخبار با صراحت آن را رد و انكار كرده است و زمان آن حضرت را زمان فتنه ناميده و
دهها احاديث صحيح و آيات قرآن را در مورد خلافت آن حضرت و كسانى كه با آن حضرت
مخالفت مىكنند، ناديده گرفته است.
[1] . صحيح بخارى، كتاب المغازى، باب: مرض النبى صلى
الله عليه و آله ووفاته، ج 4، ص 1615، ح 4447.
نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 56