ص 43» اضافه كرده است: شناخته نشده كه محمد بن عبدالله از ابوهريره حديث شنيده باشد.

اولًا: ملاحظه مى‌كنيد كه ابوهريره به اين راحتى حديث وضع مى‌كند. ثانياً: مدائنى‌[1]، اسكافى‌[2] و ابن ابى‌الحديد[3] گفته‌اند: معاويه افرادى از صحابه و تابعين را گماشت تا در فضائل عثمان بن عفان و سپس خلفا حديث وضع كنند و هر حديثى كه در مورد حضرت على عليه السلام وارد شده است مانند آن را در باره خلفا وضع كنند كه از جمله ابوهريره را ذكر كرده‌اند. اين خبر و امثال آن، سخن اين بزرگان اهل سنت را تاييد مى‌كند. ثالثاً: چنان‌كه ملاحظه مى‌كنيد بخارى در مقابل اين خبرى كه از ابوهريره صحيح و ثابت است، سعى كرده از ابوهريره دفاع كند بدون در نظر گرفتن اسانيد صحيح ديگر، ولى ابوحاتم چنين اشكالى را به محمد بن عبدالله وارد نكرده است.

مهم اين است كه حضرت امام بخارى چنان‌كه ذكر شد در يك روش دوگانه و عمل متناقض وقتى از ابوحصين عثمانى ناصبى سخن كذبى را در رد حديث متواتر غدير نقل كرد با سكوت آن را تأييد مى‌كند، ولى در دفاع از ابوهريره دروغ او را به گردن ديگران مى‌اندازد.

حديث ديگر او در فضل عثمان‌

ثنا أبوأمنا أبوحسنة قال: شهدت أبا هريرة وعثمان محصور في الدار واستأذنته في الكلام فقال أبوهريرة: سمعت رسول الله صلى الله عليه و آله يقول: إنها ستكون اختلاف وفتنة قال: قلنا: يا رسول الله، فما تأمرنا قال: عليكم بالأمير وأصحابه‌

[1] . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 11، ص 44.

[2] . همان، ج 4، ص 72 و 64.

[3] . همان، ج 11، ص 49.