ابواسامه
حماد بن اسامه (از رجال صحاح سته ومتوفاى 201. ق) هميشه مىگفته است: خداوند
خانهاى مدلسين را خراب كرده و آنها نزد من چيزى جز كذاب نيستند. و حماد بن زيد
(متوفاى 179. ق. و از رجال صحاح سته) مىگويد: تدليس، كذب و دروغ است.[2]
از يزيد بن زريع (كه از رجال صحاح سته ومتوفاى 182 ه. ق است) در باره تدليس سؤال
كردند و او گفت: تدليس همان دروغ است.[3]
عبدالوارث
بن سعيد (متوفاى 180. ق.)، و از رجال صحاح سته مىگويد: تدليس ذلت و خوارى است. و
سليمان بن داود مىگويد: تدليس، غش، الغرور، خدعه و كذب قيامت با هم محشور خواهند
شد.[4]
البته
در بخش آخر كتاب با تصرفات بخارى در صحيحش نيز آشنا خواهيم شد كه آن نيز نوعى
تدليس است، گرچه در اصطلاح محدثين به آن تدليس گفته نمىشود ولى مىتوان گفت كه آن
بدتر از تدليس است.
امام
بخارى و توحيد
امام
بخارى اخبار و احاديثى در صحيحش روايت كرده است كه از آن اعتقاد او بر جسم بودن
خداوند متعال و داراى مكان بودن استفاده مىشود و همچنين احاديث در مورد انبيا كه
ظاهر تند و تنقيص كننده مقام نبوت را دارد.
1.
امام بخارى در داستان معراج چنين روايت كرده است:. .. فعلا
به إلى الجبار