نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 166
براى اين
امر معرفى بكن. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: او مردم را از يارى من منع نمود
و چنين و چنان كرد، ولى اشعث و همراهانش به انتخاب تنها ابوموسى اصرار نمودند.[1]
البته بايد دقت داشته باشيم سبب اينكه اشعث با قبيلهاش با اميرالمؤمنين عليه
السلام مخالفت كرده و حضرت را به اين تصميم وادار كردند اين بود كه معاويه با
ارسال نامه و هدايا و وعده مال بيشتر آنها را خريد و وادار به مخالفت با آن حضرت
نمود.[2] (بايد دقت
داشته باشيم كه رجال اين خبر همه از رجال صحيح بخارى هستند.)
حضور
ابوموسى اشعرى در عقبه
عن
شقيق قال: كنا مع حذيفة جلوسا فدخل عبدالله وأبوموسى المسجد فقال: أحدهما منافق ثم
قال: إن أشبه الناس هديا ودلا وسمتا برسول الله صلى الله عليه و آله عبدالله؛[3]
شقيق مىگويد: همراه حذيفه نشسته بوديم كه عبدالله و ابوموسى به مسجد داخل شدند،
حذيفه گفت: يكى از اين دو منافق است. سپس گفت: همانا شبيهترين مردم به رسول خدا
صلى الله عليه و آله در سمت و راه رفتن عبدالله است.
رجال
اين سند همگى ثقه و از رجال صحاح سته هستند و شعيب ارنؤوط كه از علماى وهابى است
در حاشيه «سير اعلام النبلاء» گفته است: رجال اين سند همگى ثقه هستند.
عن
أبى نجاء حكيم قال: كنت جالسا مع عمار فجاء أبوموسى فقال: ما لى ولك؟ ألست أخاك؟
قال: ما أدرى ولكن سمعت رسول الله صلى الله عليه و آله يلعنك ليلة الجبل. قال: إنه
قد استغفر لى. قال عمار: قد شهدت اللعن ولم أشهد الاستغفار؛[4]
ابونجاء مىگويد: همراه
[1] . انساب الاشراف، ج 1، ص 332؛ الثقات ابن حبان، ج
2، ص 292؛ سير اعلام النبلاء، ج 2، ص 395.
[2] . انساب الاشراف، ج 3، ص 153؛ سير اعلام النبلاء، ج
3، ص 144، شرح حال معاويه، رقم 25.
[3] . المعرفة والتاريخ فسوى، ج 2، ص 771؛ تاريخ ابن
عساكر، ج 32، ص 93؛ سير أعلام النبلاء، ج 2، ص 393.
[4] . كنز العمال، ج 13 ص 608، ح 37554؛ تاريخ ابن
عساكر، ج 32، ص 93؛ الكامل فى ضعفاء الرجال، ج 2، ص 362؛ لسان الميزان، ج 5، ص 290
رقم 988.
نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 166