نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 107
نبيّكم
فرقتين يضرب بعضهم وجوه بعض بالسيف؟ فقلنا: يا أبا عبدالله و ان ذلك لكائن؟ فقال
بعض أصحابه: يا أبا عبدالله فكيف نصنع إن أدركنا ذلك الزمان؟ قال: انظروا فرقة
الّتى تدعوا إلى أمر عَلى فالزموها فإنَّها على الهدى؛[1] ما دور حذيفه نشسته بوديم كه او گفت: چه حال
خواهيد داشت زمانى كه اهل بيت پيامبرتان (در جنگ جمل) دو گروه مىشوند و هر كدام
ديگرى را با شمشير مىزنند؟ ما گفتيم: مگر چنين چيزى شدنى است؟ و بعض از اصحابش به
او گفتند: اگر آن زمان را درك كرديم چه بكنيم؟ حذيفه گفت: به گروهى كه به سوى على
دعوت مىكند نگاه كنيد و ملازم و همراه آنها باشيد كه حتماً آن گروه بر راه هدايت
خواهد بود.
اين
حديث شريف را عقيلى و ذهبى از منكرات مسعودى خوانده و او را منكر الحديث معرفى
كردهاند، در حالى كه اين حديث از غير مسعودى نيز روايت شده است و هيثمى رجال سند
آن را ثقات دانسته است. پس با اين بيان روشن مىشود كه مسعودى ضعيف نيست و همچنين
حديث مورد نظر را ابن عساكر با سند ديگر نيز روايت كرده است و حديث قبل از آن نيز
معناى اين حديث عمرو بن حمق را تأييد مىكند.
معاويه
و لعن او توسط پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله
سفينه
غلام رسول الله صلى الله عليه و آله مىگويد: أن النبى
صلى الله عليه و آله كان جالسا فمر رجل (ابوسفيان) على بعير وبين يديه (معاوية واخ
له) قائد وخلفه سائق فقال: لعن الله القائد والسائق والراكب؛[2]
رسول خدا صلى الله عليه و آله نشسته بودند كه ابوسفيان از نزد آن حضرت در حالى
كهبر مركبى سوار بود عبور كرد، در حالى كه معاويه مركب او را از جلو راهنمايى
مىكرد و برادرش يزيد آن را از پشت مىراند، پس حضرت صلى الله عليه و آله فرمودند:
لعنت خدا بر سواره و قائد و
[1] . مسند بزار، ج 7، ص 236، ح 2810؛ مجمع الزوائد، ج
7، ص 236؛ فتح البارى، ج 13، ص 55 و 85.
[2] . انساب الاشراف، ج 5، ص 136؛ تاريخ طبرى، ج 5، ص
622، ج 8، ص 185؛ مسند بزار، ج 9، ص 286، ح 3839؛ مجمع الزوائد، ج 1، ص 113؛ وقعة
صفين ابن مزاحم، ص 220.
نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 107