responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 51

وضع ديگرى دارد؛علاوه بر مواد،ولى تعبيرش قاصر است و چنين به ذهن مى‌زند كه مى‌خواهد بگويد مجموع،وضع جداگانه‌اى دارند كه اگر مرادش اين باشد،نزاع ما با او لفظى خواهد بود(تم الوضع بحقيقتها و اقسامها).

11.علامات حقيقت و مجاز

انسان،نسبت به معناى يك لفظ،سه حالت دارد:

1.گاهى يقين دارد كه اين لفظ،براى آن معنا وضع شده است؛مثلا«اسد للحيوان المفترس».در اين صورت،استعمال«اسد»در اين معنا،حقيقت خواهد بود و لا كلام فيه.اين يقين،از دو راه براى انسان حاصل مى‌گردد:الف.از راه اينكه انسان خودش از اهل لغت باشد و يا خودش واضع اين لفظ براى آن معنا باشد.ب.از راه نص اهل لغت؛مثلا عرب‌ها بگويند:«ما فلان لفظ را براى فلان معنا وضع كرده‌ايم».

2.گاهى يقين دارد كه فلان لفظ،براى فلان معنا وضع نشده است.در اين صورت، ميان معناى حقيقى آن لفظ و اين معنا اگر مناسبتى و علاقه‌اى باشد(كالحيوان المفترس و الرجل الشجاع)،استعمال آن لفظ در اين معناى غير موضوع له صحيح و مجاز است و اگر مناسبتى نباشد،استعمال غلط است(كالاسد فى الجسم السيال...).

اين هم لا كلام فيه.

3.گاهى انسان شك مى‌كند كه آيا فلان لفظ براى فلان معنا وضع شده يا نه؟مثلا متحير است كه آيا لفظ«اسد»،للحيوان المفترس وضع شده يا نه؟در نتيجه نمى‌داند كه آيا استعمال اين لفظ در اين معنا،به نحو حقيقت است تا محتاج به اقامۀ قرينه نباشد يا به نحو مجاز است تا محتاج به نصب قرينه باشد؟در اينجا آيا راهى براى خروج انسان از شك و شناختن معناى حقيقى از معناى مجازى وجود دارد يا نه؟علماى علم اصول،براى تشخيص معناى حقيقى از معناى مجازى،راه‌هاى فراوان و نشانه‌هاى مختلفى ذكر نموده‌اند كه در كتب اصولى مفصل(مثل هداية المسترشدين)بيش از دوازده علامت ذكر نموده،ولى مهم‌ترين و معروف‌ترين آنها سه طريق است:

نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 51
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست