responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 360

موضوع له دخالتى ندارد بلكه موضوع له،ذات المعنى است و اين اعتبار،تنها و تنها مجوز وضع است.

مقام استعمال

در حين وضع،ذات المعنى را لا بشرط ملاحظه مى‌كند ولى حين الاستعمال،آزاد است و مى‌تواند اين معنا را به نحو بشرط شىء ملاحظه كند كه همان مقيد است؛مثلا بگويد:اكرم رجلا عالما،يا بشرط كونه عالما؛و مى‌تواند بشرط لا ملاحظه كند؛مثلا بگويد:اكرم رجل غير فاسق؛و مى‌تواند اين معنا را به نحو لا بشرط قسمى ملاحظه كند(كه همان مطلق است)و بگويد:اكرم رجلا،چنان‌كه مى‌تواند تمام نظر را به ذات و ذاتيات معنا منحصر كند و هيچ‌كدام از اين اعتبارات سه‌گانه را نداشته باشد؛مثلا بگويد:اكرم الرجل.باز در پايان تأكيد مى‌كنند كه حين الوضع كه معنا را به نحو بشرط قسمى مى‌بيند،اين فقط مصحح وضع است نه قيد موضوع له،بل الموضوع له ذات المعنى.بنابراين:

اولا موضوع له،يك موجود ذهنى نخواهد بود چون ذات المعنى مى‌تواند در عالم ذهن تصور شود و مى‌تواند در ظرف خارج تحقق يابد.

و ثانيا استعمال مطلق در مقيد مجاز نمى‌شود چون بعد التقييد هم،اسم جنس در معناى خودش به كار رفته(كه ذات المعنى باشد)اما خصوصيات را از راه قيد ديگرى فهميده‌ايم(از باب تعدد دال و مدلول).مثلا:اعتق رقبة مؤمنة؛رقبه در معناى خودش (كه ذات ثبت له الرقية باشد)استعمال شده اما اينكه بايد رقبه مؤمن باشد،قيد ايمان از كلمۀ مؤمنة كه بعد افزوده شده،استفاده مى‌شود نه اينكه خود كلمۀ رقبه در اين معنا استعمال شده باشد.

مسئله پنجم.مقدمات حكمت

مسألۀ پنجم از مسائل مطلق و مقيد،در رابطه با مقدمات حكمت است.

در مسألۀ چهارم به اين نتيجه رسيديم كه اسماى اجناس وضع شده‌اند براى ذات المعانى،نه معانى مطلقه بقيد الاطلاق؛پس اطلاق و ارسال داخل در موضوع له نيست.

نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 360
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست