نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 266
يك فرد اكتفا مىتوان كرد.مثل:اكرم
رجلا.
ولى اگر جمع دلالت بر استغراق نداشت،حد
اقل شامل سه فرد مىشود و به كمتر نمىشود اكتفا كرد.مثل:اكرم رجالا.اما در ناحيۀ
استغراق كه مورد بحث است، فرق ندارند.
چند نكته
1.علماى تفسير هم همين نظريۀ اكثريت را اختيار نمودهاند.لذا آيۀ وَ
اللّٰهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ يا فَإِنَّ اللّٰهَ لاٰ يُحِبُّ
الْكٰافِرِينَ را اينطور معنا كردهاند كه:خدا هر فرد نيكوكارى را دوست مىدارد
و يا اجرش را ضايع نمىكند؛و خدا هر فرد كافرى را دشمن مىدارد و عقاب مىكند.
2.در اين مقام،چند بحث ديگر هم وجود دارد كه جناب مظفر طرح نكرده:
الف.عموم مفرد اشمل است يا عموم جمع؟كه
نوعا گفتهاند:عموم مفرد اشمل است.مثل:لا رجل فى الدار...
ب.جمع محلى به لام،به معناى عموم افرادى
است يا مجموعى؟نوعا افرادى و استغراق را گفتهاند.
ج.اصل در عموم آيا استغراقى بودن است يا
مجموعى بودن؟نوعا استغراق گفتهاند.
2.مخصص متصل و منفصل
بحث دوم از مباحث عام و خاص،مربوط است
به اقسام مخصص.
مقدمتا بايد بدانيم:ما دو دسته قوانين و
عمومات و قواعد عامه داريم:
1.عموماتى كه در فن معقول از آنها بحث مىشود.مثلا در كلام مىگويند:كل
ممكن محتاج الى المؤثر.يا در فلسفه مىگويند:اجتماع نقيضين محال است.يا در رياضيات
مىگويند:4-2^2 و...
اين دسته از عمومات آبى از تخصيص هستند.
2.عمومات جعلى و اعتبارى كه عقلا براى ادارۀ زندگى
خودشان،اعتبار مىكنند به دست نمايندگانشان.و يا شارع مقدس اعتبار مىكند براى
سعادت بشر.
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 266