نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 144
كه يقين ندارى كه با فعل غير،اين عمل از
دوش تو سقوط مىكند،بر تو لازم است كه آن فعل را به جا آورى.پس الاصل فى الواجبات
العينية الا ما خرج بالدليل و ثبت كونه كفائيا.
5.اطلاق صيغه و تعينيت
آيا صيغۀ افعل،ظهور در
وجوب تعيينى دارد و يا وجوب تخييرى؟به عبارت ديگر،از صيغۀ فعل،عند
الاطلاق،وجوب تعيينى استفاده مىشود و يا وجوب تخييرى؟مقدمتا مىفرمايد:واجب از يك
نظر منقسم مىشود به دو قسم:
1.تعيينى،2.تخييرى.
واجب تعيينى عبارت است از آن واجبى كه
معينا و مشخصا خود او واجب است و شىء ديگرى نيست كه در عرض او باشد و جاى او را
بگيرد.به بيان ديگر،عدل و بديل ندارد اما بديل و جانشين،گاهى طولى است و گاهى
عرضى.واجب تعيينى، بديل عرضى ندارد اما طولى ممكن است داشته باشد.مثل نماز يوميّه
كه چيز ديگرى جاى نماز را پر نمىكند كه بر انسان واجب باشد يا نماز بخواند و يا
مثلا تصديق كند بلكه معينا بايد نماز بخواند.
واجب تخييرى آن است كه بديل و جانشين
دارد و خود او معينا واجب نيست.
مانند خصال كفارۀ عمدى،كسى كه
در ماه رمضان عمدا روزه را افطار مىكند،بر او واجب است كه يكى از سه كار را
بكند:يا دو ماه پىدرپى روزه بگيرد(صيام شهرين متتابعين)و يا يك بنده آزاد كند و
يا شصت مسكين را اطعام كند.يا مثل كفارۀ حنث قسم كه كسى كه قسم جلاله
بخورد و سپس قسم خود را بشكند،كفارهاش يكى از اين سه كار است: 1.إِطْعٰامُ عَشَرَةِ مَسٰاكِينَ مِنْ
أَوْسَطِ مٰا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ،2.أَوْ
كِسْوَتُهُمْ ، 3.أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ . 1حال بحث در اين است كه آيا صيغۀ افعل عند
الاطلاق ظهور در كدام يك دارد؟
مىفرمايد:گاهى ما دليل خاص داريم بر
اينكه فلان واجب،واجب تعيينى است
1) .سوره مائده،آيۀ 89.
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 144