بيشتر
مردم، بازار را يك محل تجمع براى خريد و فروش اجناس و ما يحتاج خود تصور مىكنند.
در يك برداشت آرمانى و مطلوب، مجموعه اصول سازمانى حاكم بر رفتار اقتصادى و
احتمالا بر انواع ديگرى از فعاليتهاى انسان را بازار گويند. اهم ويژگىهاى اين
اصول عبارتند از:
1-
يك هدف يا منظور قانونى و مشروع مبتنى بر كسب حداكثر سود براى هر توليدكننده؛
2-
مجاز بودن فعاليت اقتصادى براى تمام كسانى كه قصد دارند منابع اقتصادى خود را
آزادانه مبادله كنند؛
3-
دادوستد منابع و محصولات اقتصادى براساس رعايت اصل احترام به حق مالكيت ديگران؛
4-
يك نظام قيمتگذارى قابل تغيير كه عمدتا براساس ميزان عرضه و تقاضا تعيين مىشود؛
5-
پشتيبانى قاطع از اجراى تعهدات دادوستدى در بازار، مانند قراردادهاى منعقده بين دو
طرف؛
6-
استقلال نسبى فعاليتهاى اقتصادى از مشغوليتهاى غير اقتصادى مردم.
شايد
رعايت اصل احترام متقابل به حق مالكيت ديگران و استقلال فعاليتهاى اقتصادى از غير
اقتصادى، مهمترين ويژگىهاى مذكور باشند. مبادله يا «جريان آزادنه» منابع اقتصادى،
به خصوص كار را كه عموما جوهر بازار تلقى مىشود، نمىتوان به عنوان يكى از
ويژگىهاى قطعى و حتمى نهاد به شمار آورد. به نظر «اوليور ويليام سون» نهادهاى
اقتصادى «سلسه مراتبى»[1]، مانند
بنگاهها را بايد بازيگرانى تلقى كرد كه سازمانى متفاوت و شايد هم مجهزتر از بازار
دارند. چنين نهادهايى را هرگز نبايد جايگزينى براى بازار به شمار آورد؛ زيرا
اينگونه نهادها تا زمانى كه به قدرت قابل