به كار
گرفته مىشود، فاقد كارآيى لازم در بازار اقتصادى سريعا در حال پيشرفتى است كه
هنوز پايههاى نهادى آن، سست و لرزان است. اين خطر جدى وجود دارد كه نهادهاى كنونى
جمهورى خلق چين تضعيف شده يا قبل از اينكه نهادهاى جديد به درستى در جايگاه واقعى
خود استقرار يابند، كارآيى خود را به سرعت از دست بدهند و چين را به يك انفجار
نهادى درونى يا بيرونى مبتلا سازند. براى چين بسيار ناخوشايند خواهد بود كه چه
عمدا و چه سهوا، مسير خود را عوض كند و در پايان قرن بيستم، در پس دستيابى به يك
نوينسازى آسان و «آزاد» اما «بدفرجام» از طريق تحريك بازار برآيد. تحقق چنين
سناريوى بدبينانهاى براى كل جامعه بشرى فاجعهاى عظيم به ارمغان خواهد آورد.
مسايل
و مشكلات درونى
طبيعى
است كه روند تغيير در نهادهاى تاريخى ملتى 2/ 1 ميليارد نفرى، هزينه بسيار هنگفتى
دارد. براى نمونه، تخريب محيط زيست و افزايش نابرابرى در درآمدها را مىتوان در
زمره عمده تبعات منفى ناشى از نوينسازى چينى به شمار آورد. يكى از موانع عمده
موجود بر سر راه روند نوينسازى كه ارتباط مستقيمى با مطالعه ما دارد اين است كه
به دشوارى مىتوان وضعيت صدها ميليون نيروى كار مازاد روستايى را به سرعت و به
طرزى كارآمد و اثربخش، تغيير داد.
دادهها
نشان مىدهد حتى با اعمال سياستهاى دقيق و شديد برنامه تنظيم خانواده نيز، تا
اواسط قرن بيست و يكم كماكان سالانه بين 25 تا 30 ميليون نفر بر جمعيت چين افزوده
خواهد شد. مؤسسات پررونق شهركها و روستاها اگرچه با جذب 68/ 74 ميليون نيروى كار
در خلال برهه 92- 1982 توانستند فشار وارده بر نيروى كار را تا حد بسيار زيادى
كاهش دهند، اما رشد خالص نيروى كار روستايى چين در مدت مذكور بالغ بر 56/ 98
ميليون نفر بود. توليد فرصتهاى شغلى جديد توسط مؤسسات شهركها و روستاها در دهه
1990 سير نزولى به خود گرفت و اين در حالى بود كه كارفرمايان