موفقيتآميز،
همسويى مؤثر با بازار در حال غلبه، اما در عين حال، خود تخريب است.
به
نظر مىرسد بروز تحريفات مستمر و متناسب اجتماعى و حتى سياسى در بازار، امرى
اجتنابناپذير و كاملا مطلوب باشد؛ حتى اگر از ديدگاه اقتصادى صرف، الزام «منطقى»
نداشته باشد. يك بازار تحريف شده اما نهادينه شده، نهايتا بدون اينكه خود به نهاد
تبديل شود، اقتصاد چين را از دولت و نهادهاى اجتماعى منفك خواهد ساخت. به نظر
مىرسد مديريت آمرانه اما كارآمد و مستقل دولت، همراه با استقرار يك نظام حقوقى
جامع و مؤثر، به عنوان راه حلى سياسى براى نيل به اين هدف، مطرح باشد. تحقق اين
مهم شديدا مستلزم خردورزى سياسى بالا، شجاعت و شهامت، ابتكار و خلاقيت و مهارت و
تبحّر است.
موانع
عمده
بديهى
است كه هيچ تضمينى براى تحقق نوگرايى وجود ندارد؛ چرا كه ممكن است با بروز موانع و
كارشكنىهاى فراوان، به زودى روند نوگرايى از حركت باز ايستد و به تأخير افتد.
اندكى بداقبالى ممكن است كل جريان نوينسازى از طريق هدايت دولت را به بيراهه
بكشاند. از همه بدتر و فاجعهانگيزتر اينكه تحريف و تغيير اين روند ممكن است به
قيمت جان ميليون تن تمام شود. مىبايستى تاكنون منطق حاكم بر تاريخ چين دستخوش
دگرگونى كلى شده باشد و چرخههاى نفرين شده خونين، منهدم؛ فراخوانىهاى مكرر كادر
رهبرى حزب كمونيست چين براى استقرار يك «بازار سوسياليستى مختص به خصيصههاى چينى»
دلالت بر آن دارد كه پكن اراده كرده است جهت و مسير نوينسازى را آگاهانهتر دنبال
كند و احتمالا رژيم سياسى را از طريق پيشرفت بازار، از مسير كنونى خود منحرف سازد.
ليكن، اقدامات حزب كمونيست در اين راستا تا كنون تقريبا بىمورد و نامناسب بوده
است؛ عمدتا بدان جهت كه لازم است قبل از هر چيز دولت خود را به منظور همسو شدن
صحيح با بازار، از نظر نهادى اصلاح كند. براى نمونه، تلاشهاى اخير حزب در راه
مبارزه با رواج فساد، هنوز نه تنها جنبه كاملا موقت و موضوعى دارد؛ بلكه روشهاى
اجرايى كهنه و منسوخى كه در اين راستا