الگوى سنتى
تخصيص كار بر مبناى خانواده، كه توان خود را در پشتيبانى از يك رژيم امپراتورى
ديرمان و فراپايدار از ديرباز به اثبات رسانده بود، انعطافپذيرى خود را بر اثر
گسترش بيش از حد حوزه تحت پوشش الگوى آمرانه دولتى در سطح كل كشور، از دست داد. در
گذشته، اگرچه ممكن بود خانوادهها به طور انفرادى تحت تأثير الگوى ديگرى قرار
گيرند، ولى مجموعه الگوى تخصيص كار بر مبناى خانواده، دستنخورده باقى مىماند.
ليكن، اينك مشكلات مالى مبتلا به «خانواده» جمهورى خلق چين، كه به معناى ورشكستگى
كل الگوى آمرانه دولتى تخصيص كار بود، شرايط احيا شده ما قبل نوگراى چين و اقتدار
سياسى حزب كمونيست چين را شديدا تهديد مىكرد. بدين ترتيب، الگوى تخصيص كار بر
مبناى خانواده، انعطافپذيرى و كارآيى ديرين خود را از دست داد و روند شيوع بيكارى
از سر گرفته شد. اقتصاد و الگوى دوگانه تخصيص كار روستايى- شهرى، مشكلات سياسى
كادر رهبرى حزب كمونيست چين را دوچندان كرد. اين شرايط جديد و تقويتشده ما قبل
نوگرايى، كه شديدا تشنه دستيابى به توسعه اقتصادى و پيشرفت فنى و صنعتى بود،
ارمغانى جز شكست براى ملت چين به همراه نداشت. ازاينرو، رژيم تحت سلطه حزب كمونيست
چين، به سختى مىتوانست خود را از چنگال تلاطمهاى سياسى، بىثباتى و نااطمينانى
حاكم بر كشور رها سازد.
بدينترتيب،
روند نوينسازى چين، به ناچار راه نامناسب، يعنى راه حذف بازار و تلفيق مجدد
اقتصاد، حكومت و حيات اجتماعى را در پيش گرفت؛ راهى كه جز به افزايش نارضايتى از
عملكردها ختم نمىشد.
4-
ما قبل نوگرايى چين: پيامهايى از دل تاريخ
از
اين مرور اجمالى بر تاريخ نهادى چين، نتايج و ديدگاههاى جالب توجه متعددى به دست
مىآيد، كه پنج مورد آنها در اينجا مورد تجزيه و تحليل قرار مىگيرد تا اين
اطمينان خاطر حاصل شود كه چين، حداقل تا دهه 1980، اصولا كشورى ما قبل نوگرا، با
يك مجموعه ديرمان، بسيار پايدار و غير متمايز اجتماعى- سياسى- اقتصادى بوده كه اين
مجموعه در هم تنيده، برپايه ساختار خانوادگى قرار داشته است. نقش قدرتمند