از
خداوند سه حاجت طلب نمودهام كه بحمد اللّه يك حاجت مرا داده، و دوّمين حاجت مرا
نداده، و سوّمين حاجتم را نيز مشكوكم كه آيا به هدف اجابت خواهد رسيد يا خير؟
امّا
حاجت نخستين من اين بود كه خداوند به من قدرت استنباط را عنايت فرمايد، بحمد اللّه
اين معنى از ناحيه حق تعالى عنايت شده، و از اين باب ممنون خدايم.
و
امّا حاجت دوّم من اين بود كه مسئوليّت زعامت و رياست حوزههاى علميّه نصيبم نشود
ولى خداوند صلاح ندانسته و مشيّتش تعلّق نگرفته و برخلاف ميل درونى، اين معنى
محقّق شد.
ولى
حاجت سوّم من اين است كه خداوند مرگ مرا در بستر قرار ندهد، بلكه شربت شهادت فى
سبيل اللّه را به من بچشاند كه نمىدانم آيا خواستهام از درگاه ربوبى مورد اجابت
قرار خواهد گرفت يا نه؟
نگارنده
گويد:
با
توجّه به خواسته مشروع و بحق و قرائن موجود در اواخر عمر مبارك آن زعيم عاليقدر آن
هم در شرائط حادّ عراق بايد بگويم كه ظاهرا دعاى ايشان به اجابت مقرون گرديده
باشد.